کو عشق که در غمزدگی نام برآرم
دستی به سزای دل خود کام برآرم
بد خوی شوم روزی و این جان غم اندیش
از غمکدهٔ سینهٔ بد نام برآرم
سررشتهٔ زنار جهانی به کف آمد
یک رشته گر از پردهٔ اسلام برآرم
گر روشنی راز برون افکنم از دل
گلبانگ ان الحق ز در و بام برآرم
معشوق وفادشمن و عیب است که در عشق
ناباخته هستی به وفا نام برآرم
از دام غم آزاد مشو کز دل عرفی
اهوی حرم نیست که از دام برآرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و غم است. شاعر در آن به احساسات عمیق خود اشاره میکند و خواهان ابراز عشق و درد دل خود است. او از بیوفایی معشوق سخن میگوید و این موضوع را عیب میداند. همچنین، شاعر میخواهد از پردههای پنهانی با خبر شود و رازهای دل را فاش کند. در نهایت، او به این نکته اشاره میکند که نباید از غم فرار کرد، زیرا این غم جزئی از زندگی است و نمیتوان به راحتی از آن خلاص شد.
هوش مصنوعی: عشقی را میطلبم که بتوانم در زمان سختیها و غمها نامش را بر زبان بیاورم و با آن، دل خود را به آرامش برسانم.
هوش مصنوعی: روزی میآید که من به خاطر روح زخمخوردهام از درد و رنجی که در سینهام دارم، به دور از نام و آوازهٔ بد، رنج و غم را رها میکنم.
هوش مصنوعی: دست من به رشتهای از عالم رسید؛ اگر یک رشته از حجاب و موانع اسلام را کنار بزنم.
هوش مصنوعی: اگر که روشنایی راز را از دل بیرون بیاورم، صدای حقیقت را از در و بالای خانه به گوش میرسانم.
هوش مصنوعی: عشق تو به من وفادار است و این اتفاقی نادرست است که من وفاداری را در عشق تو قرض میزنم.
هوش مصنوعی: از درد و رنج رهایی نجو، زیرا چه بسا دل عرفی مانند آهوی حرم است که نمیتوانم او را از دام آزاد کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواهم که به آزادی دل نام برآرم
این طوطی شیرین سخن از دام برآرم
گر زین قفس تنگ برآیم دو سه گامی
چون کبک دری قهقهه از کام برآرم
زین گونه که ناوک فکنانم به کمین اند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.