از آن ز بادهٔ شوق تو هوش جان دزدم
که لذت غمت از او نهان دزدم
تو گرم رانی و سوزم که چون رسی بر من
چگونه شیوهٔ گرمی از آن عنان دزدم
خوش آن وصال که هر دم حلاوت نگهت
دل از نگاه و ز دل جان و من از جان دزدم
به جور تا کنم او را دلیر می خواهم
که فاش گویم و پنهان اثر از ان دزدم
به جرم عشق تو فردا به دوزخ ار فکنند
تمام آتش دوزخ در استخوان دزدم
خوش آن که یار به من بد گمان شود، عرفی
که لذت ستم از زخم امتحان دزدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و شوق معشوق سخن میگوید و احساسات عمیق خود را توصیف میکند. او میگوید که از شوق معشوق دل و جانش را میگیرد و لذت غم او را همچون گنجی پنهان میکند. شاعر انتظار وصالی دلانگیز از معشوق دارد و از سوزش دلش میگوید که با دیدن معشوق کاهش مییابد. او به عشق خود تاکید میکند و حتی اگر به دوزخ نیز برود، تمام آتش آن را به خاطر عشقش در خود احساس میکند. در پایان، شاعر از این که معشوق ممکن است به او بدگمان شود ابراز خوشحالی میکند، چرا که از درد و زخم عشق لذت میبرد.
هوش مصنوعی: از عشق و شوق تو، هوش و حواسم را میدزدیدم تا اینکه لذت ناشی از غم تو را از او در خفا بربایم.
هوش مصنوعی: تو چنان در حال و هوای عشق هستی که در حرارت قلبم میسوزم و نگرانم که وقتی به من میرسی، چگونه میتوانم با وجود گرمای عشق تو، این احساسات را کنترل کنم.
هوش مصنوعی: خوشا آن وصالی که هر لحظه شیرینیاش دل مرا با نگاهش میرباید و از دل و جانم میکاهد.
هوش مصنوعی: من میخواهم او را به گونهای شجاعانه آماده کنم که بتوانم با صداقت و بدون پنهانکاری دربارهاش صحبت کنم و در عین حال از تأثیر او بر خودم بهرهبرداری کنم.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر عشق تو فردا مرا به دوزخ بفرستند، من تمام آتش آنجا را در وجود خود احساس میکنم.
هوش مصنوعی: خوشحالم که محبوبم به من بدبین شود، چون از درد و رنجی که در مسیر عشق میکشم، لذت میبرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.