تا نام جمال یار بردیم
رنگ از رخ لاله زار بردیم
زآیینهٔ دل به سیل گریه
عالم عالم غبار بردیم
تا کشتهٔ غمزهٔ تو گشتیم
صد شمع به هر مزار بردیم
بردیم به خلوت غمت خاک
از آتش روزگار بردیم
مرهم مرهم زدیم چندان
کز داغ دل اعتبار بردیم
ما شاهد عافیت گزیدیم
ناموس ز هر کنار بردیم
آزاده روی گذاشت عرفی
صد دوش به زیر بار بردیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و زیبایی معشوق صحبت میکند و تأثیری که این عشق بر زندگی او گذاشته را توصیف میکند. او از درد و رنج ناشی از غم عشق میگوید و به یادآوری لحظات تلخ و شیرین میپردازد. شاعر احساسات عمیقش را با تصاویری از گریه، روشنایی شمعها و دل مشغولیهایش به نمایش میگذارد و در نهایت از عشق به عنوان یک بار سنگین یاد میکند که بر دوش او سنگینی میکند.
هوش مصنوعی: به محض اینکه نام زیبایی معشوق را بر زبان آوردیم، رنگ صورت لالهها را از آنها گرفتیم.
هوش مصنوعی: از دل آیینهوار خود با اشکهای فراوان، تمام غبارها و ناامیدیها را زدودیم و جهانی پر از پاکی و روشنی به وجود آوردیم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر زیباییهای تو بارها جان باختیم و برای هر گور، صد شمع روشن کردیم.
هوش مصنوعی: ما در تنهایی غمت، غبار و آتش روزگار را به دور انداختیم.
هوش مصنوعی: ما به اندازهای بر زخم دل خود دارو و مرهم زدیم که دیگر هیچ اعتباری برای آن درد باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: ما از آرامش و سلامتی بهرهمند شدیم و از هر سوی، ناموس و حریم خود را حفظ کردیم.
هوش مصنوعی: آزادگان به یاد و خاطر بزرگی خود، شب گذشته بار سنگینی را بر دوش کشیدند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.