گاهی مصیبت خود، گاهی ملال مردم
در عشوه خانهٔ دهر این است حال مردم
تا خون دل توان خورد، ای تشنهٔ کرامت
نزدیک لب میاور آب زلال مردم
همت ز خویشتن جو، چون بایزید و شبلی
نتوان گرفت پرواز، هرگز به بال مردم
در جلوه گاه معشوق، عمرم گذشت، لیکن
گه در نظارهٔ خویش، گه در خیال مردم
بانگ ان الحق ما، بی های و هو بلند است
نتوان هلاک خود را، کرد از وبال مردم
هنگام عذرخواهی، تاوان زهر نوش است
گر جام جم نداری، مشکن سفال مردم
واله شده است عرفی، بر نقش خامهٔ خویش
تا چند فتنه گردد بر خط و خال مردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات پیچیده و دلتنگیهای انسانی میپردازد. شاعر از مصائب و غمهای خود و دیگران سخن میگوید و اشاره دارد که در زندگی، انسانها گاهی با درد و رنجهای خود و گاهی با غمهای دیگران مواجهاند. او تأکید میکند که برای دستیابی به کمال و کرامت باید همچون افراد بزرگ و والایی چون بایزید و شبلی تلاش کرد و نباید به دیگران وابسته بود. همچنین، اشاره به این دارد که خود را نمیتوان از مشکلات رها کرد و به طور کلی از غم مردم نیز نمیتوان بیاعتنا بود. در نهایت، شاعر به عشق و زیباییها نیز اشاره میکند و بیان میکند که این احساسات و تجارب را نمیتوان نادیده گرفت، حتی اگر با زهر تلخ زندگی همراه باشد.
هوش مصنوعی: در زندگی گاهی خود مشکلات و مصیبتها ما را آزار میدهند و گاهی ناراحتی و غم دیگران به ما منتقل میشود. در واقع، این وضعیت نشاندهنده حال و روز مردم است که همه در پیچیدگیهای دنیا درگیرند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که قادر به تحمل دردها و رنجها هستی، ای کسی که به لطف و کرامت نیاز داری، نزدیک به خود آب زلال دیگران را نیاور.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به هدفهای بزرگ و اوج گرفتن، باید از درون خود به دنبال قدرت و انگیزه باشی. نمیتوانی به پرواز و موفقیتهای دیگران تکیه کنی، همانطور که بزرگان تاریخ مانند بایزید و شبلی این کار را نکردند. باید خودت تلاش کنی و به خودت وابسته باشی.
هوش مصنوعی: عمرم در زیبایی و جلوه معشوق سپری شد، اما گاهی به تماشای او نشستم و گاهی هم به خیال دیگران فکر کردم.
هوش مصنوعی: صدا و ندای حقی که به گوش میرسد، به قدری بلند و واضح است که هیچکس نمیتواند خود را از عواقب و نتایج اعمال مردم رها کند یا نجات دهد.
هوش مصنوعی: وقتی عذرخواهی میکنی، باید عواقب کار خود را بپذیری. اگر نتوانی چیز ارزشمندی مثل جام جمشید را داشته باشی، نباید احساسات و دلهای دیگران را بشکنی.
هوش مصنوعی: عارف به خاطر زیبایی و نقشهایی که با قلم خود خلق میکند، به شدت مجذوب شده است و نمیداند که تا چه زمانی باید منتظر بماند تا این زیباییها بر چهره و نشانههای مردم، آشفتگی و شور و هیجان به وجود آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از ناز اگر نیایی، خود در خیال مردم
رحمت چرا نیاید، باری بحال مردم؟!
از وحشتی که داری، حرف رخت نیاید
در مصحف نکویی، هرگز بفال مردم
بر کس نمیوزد تند هرگز نسیم لطفت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.