العطش ای عشق، تلخ آبی به خاک ما بریز
از شرابی جرعهٔ بر جان پاک ما بریز
باغ ناموسیم، آب میوهٔ ما زهر باد
شبنم آسودگی از برگ تاک ما بریز
از رهش ما را چه می سنجی، مروت را بسنج
آبروی دشنهٔ نازی به خاک ما بریز
ارغوان زار حیا شد پایمال زعفران
مست خونی بر دهان خنده ناک ما بریز
بر لب سیراب عرفی ریختی صد چشمه زهر
جرعه ای هم بر درون چاک چاگ ما بریز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق به عنوان یک احساس تلخ و پر از عطش یاد میکند. او میخواهد که این عشق مانند آب بر خاک تشنه زندگیاش بریزد و جان او را سیراب کند. شاعر به نمادهای طبیعت، مانند باغ و تاک، و ظواهر زیبایی و زشتی اشاره میکند. همچنین به تضاد میان مروت و ناپاکی پرداخته و از نارضایتی و رد پای عشق نام برده است. در نهایت، با تشبیه ابراز احساسات عاشقانه به ریختن شراب و زهر، به پیچیدگی و تلخی تجربیات عاطفی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای عشق، عطش ما را میسوزاند، لطفاً از آن نوشیدنی تلخ بر زمین ما بریز و یک جرعه از آن را بر جان پاک ما بریز.
هوش مصنوعی: باغ ما جایگاه شرافت و احترام است، آب میوهٔ ما تحت تأثیر زهرآلودی شبنم قرار دارد و آرامش را از برگهای تاک ما بگیر.
هوش مصنوعی: از کجا میتوانی رفتار ما را بسنجی؟ به جای آن، خصوصیات انسانی را بسنج. آبروی دشمن را به راحتی به زمین میریزی.
هوش مصنوعی: گل ارغوان به خاطر زحمت و رنجی که کشیده، دلش گرفته است و در این حال، زعفران مست و شاداب، خونین بر لبان خندانی ما میریزد.
هوش مصنوعی: در کنار آب و شادابی، تو صد چشمه زهر ریختی و حتی یک جرعه هم به دل ما نریختی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.