همین معامله ما را بس است با زنار
که با طبیعت ما گشته آشنا زنار
تمام عمر به تسبیح کرده ام بازی
کجا طبیعت طفلانه و کجا زنار
من و تو بیهده کوشیم خود به این قسمت
خبر دهد که که را سبحه و که را زنار
بگو به دیر مغان آ و رایگان بربند
امام ما که به جان خواهد از ریا زنار
گذشت عمر و ز مستی نیافتم عرفی
که سبحه بود مرا دام ره یا زنار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد تأملاتی درباره زندگی و تلاشهای بینتیجه انسان است. شاعر به تفاوت میان تقدس و زهد (با سبحه) و ظاهرسازی و ریا (با زنار) اشاره میکند. او میگوید که تمام عمر را به عبادت و تسبیح گذرانده، اما از حقیقت و طبیعت خود دور مانده است. در نهایت، شاعر از بیفایده بودن تلاشهایش سخن میگوید و به عدم دستیابی به حقیقت و معنا در زندگی اشاره دارد. او از معشوق خود دعوت میکند تا با او باشد و از ریا برهاند.
هوش مصنوعی: ما با همان بندهای خود، که به نوعی نمایانگر هویت و طبیعت ماست، به خوبی آشنا هستیم و این برای ما کافی است.
هوش مصنوعی: من تمام عمر را در حال ذکر و عبادت بودهام، اما حالا میدانم که این رفتار کودکانه است و با واقعیت زندگی فاصله دارد.
هوش مصنوعی: من و تو بیهوده تلاش میکنیم که به این موضوع پی ببریم که چه کسی در مقام رستگاری است و چه کسی در بند گناهان.
هوش مصنوعی: به جایی بروید که مغان (زرتشتیان) در آنجا گرد هم میآیند و بدون هیچ هزینهای با خود عهد ببندید. چرا که پیشوای ما به شدت از ریاکاری و نفاق دلگیر است و از آن بیزار است.
هوش مصنوعی: عمر من سپری شد و از حالتی که در آن بودم، نتوانستم چیزی بیاموزم که مرا از دام دنیا و وابستگیها آزاد کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.