به داغ کفر و دین در کوچه و بازار می باید
به خلوت سبحه بر کف، در میان زنار می باید
حکایت های هشیارانه سنجد فهم بدمستی
ولیکن نکتهٔ مستانه را هشیار می باید
بساطی که در آن طرح دو عالم می توان کردن
به دست آورده ام، اندازه و پرگار می باید
اگر در عشق صد توفان بود، مستغنی از نوحم
وگر در عافیت بادی وزد غمخوار می باید
اگر با دوست در گلشن زدی ساغر، گواه است او
نسیم باده و آرایش دستار می باید
محل تنگ است زاهد، گوشهٔ ویرانه می گویم
شما را سبحه و ما را بت و زنار می باید
محبت آفتاب محشر و مشکل که عرفی را
به صحرای قیامت سایهٔ دیوار می باید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تضاد بین عشق و دین، عرفان و مادیات اشاره میکند. او معتقد است که برای درک عمیق از عشق و معانی آن، باید از ظواهر و قوانین سختگیرانه عبور کرد. شاعر به تمایل انسان به آزادی در عشق و احساسات واقعی اشاره میکند و بر این نکته تأکید میکند که عشق و محبت، شبیه به نور خورشید است که بر همه چیز میتابد و در نهایت هدف نهایی همه چیز است. بهطور کلی، شعر دعوت به رهایی از قید و بندهای اجتماعی و دینی به خاطر عشق و احساسات عمیق انسانی است.
هوش مصنوعی: انسان باید در عین تحمل مشکلات و دوگانگیهایی که در جامعه وجود دارد، به خودسازی و مراقبت از روح و جانش توجه کند و در خلوت خود به عبادت و یاد خدا بپردازد.
هوش مصنوعی: داستانهای عاقلانه و زیرکانه در مورد سنجد، حالت مستی را به خوبی توضیح میدهند، اما برای درک نکتههای عمیقتر و رازهای موجود در این داستانها، تعقل و بیداری لازم است.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که چیزی به دست آمده است که میتوان با آن عوالم و دنیاها را طراحی و ساماندهی کرد، و برای این کار به ابزارهایی مانند اندازه و پرگار نیاز است. به عبارتی، برای شکل دادن به دنیای مورد نظر، باید از وسایل و ابزار دقیق استفاده کرد.
هوش مصنوعی: اگر در عشق، مشکلات و چالشهای زیادی وجود داشته باشد، من نیازی به نجات ندارم. و اما اگر در آرامش و امنیت نیز بادی بوزد، باید به فکر غمهای دیگران باشم و به آنها کمک کنم.
هوش مصنوعی: اگر با دوستت در باغ خوشی و شادی مشغول نوشیدن هستی، نسیم خوش بوی شراب و زیبایی گلها به تو شاهدی میدهد.
هوش مصنوعی: جایی که زاهدان در آن قرار دارند، بسیار محدود و تنگ است. من در در گوشهای از ویرانهها به شما میگویم که شما باید به ذکر و عبادت بپردازید، در حالی که ما به عشق و زیباییها و لذتهای دنیوی نیاز داریم.
هوش مصنوعی: عشق و محبت مانند آفتابی است که در روز محشر تابیده و کار دشواری است، زیرا برای عارف، در آن زمان به سایهای از دیوار نیاز دارد تا بتواند در بیابان محشر آرامش پیدا کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل از غم زار و یارش صحبت اغیار میباید
هلاک جان عاشق را همین در کار میباید
به لاف عاشقی نتوان ز خیل عشقبازان شد
جگر پرخون و دل پُردرد و دل افگار میباید
به اندک عشوهٔ لطفی که از یاری کسی خواهد
[...]
گل آمد ساقیا محبوب گلرخسار میباید
می بیغش به دست آمد گل بیخار میباید
چرا باشند مرغان بهشتی حبس در مکتب
مقام این تَذَروان گوشهٔ گلزار میباید
چو نام دوستی بردی بیفشان از وفا تخمی
[...]
دگر از درد تنهایی، به جانم یار میباید
دگر تلخ است کامم، شربت دیدار میباید
ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح!
نصیحت گوش کردن را دل هشیار میباید
مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزی
[...]
دگر خلوت به عشرتخانهٔ خمّار میباید
ز وجد صوفیان صد حقه بازار میباید
چنان با عشرت ده روزهٔ بلبل حسد داری
که پنداری در این گلشن گل پربار میباید
خزان جور زلف او دراز افسانهای دارد
[...]
ز سوز عشق داغی بر دل افگار میباید
چراغی بر سر بالین این بیمار میباید
ز لعل آبدار او تمنایی که من دارم
مرا در دست صد انگشتر زنهار میباید
پریشان دارد از صد رهگذر تسبیح، احوالم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.