آن مست ناز کز نگهش می فرو چکد
خون ترحم از دم شمشیر او چکد
دارم گمان که نامهٔ عصیان شود سفید
ده قطره اشک از پی شست و شو چکد
احباب گلفشان به لب جویبار و من
خونم ز دیده جوشد و بر طرف جو چکد
من تلخی از ملامت دشمن نمی کشم
این شربت از دماغ، مرا، در گلو چکد
گر سر دهیم گریه، ببینی که اشک ما
تنها نه از مژه که ز تار هر مو چکد
عشق از چنین شکنجه کند خون کاینات
آن مایه نیست کز دل موری فرو چکد
عرفی به کاوش آمده، یا رب مهل که من
آن ها که از دلم چکد، از گفت و گو چکد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف هیجانات عاطفی و درد ناشی از عشق و غم میپردازد. شاعر از احساسی عمیق و تلخ سخن میگوید که ناشی از عشق و ملامت است. او اشاره میکند که عشق میتواند باعث بروز اشک و خونریزی عاطفی شود که از دل و دیدهاش جاری میشود. همچنین به تضاد بین شادی دوستانش و غم خودش پرداخته و بیان میکند که او از ملامت دشمنان تأثیری نمیپذیرد. در نهایت، شاعر از خداوند طلب مهلت میکند تا بتواند بیشتر در درون خود و احساساتش کاوش کند.
هوش مصنوعی: آن معشوقی که با نگاهش مستانه و دلربا به دیگران مینگرد، به گونهای است که از چشمانش اشک ترحم میریزد و همچون خون از دم شمشیر بر زمین میچکد.
هوش مصنوعی: باور دارم که نامهٔ نافرمانی من به زودی پاک و بدون لکه خواهد شد، چون ده قطره اشک از روی آن برای شست و شو میچکد.
هوش مصنوعی: دوستان و عزیزانم در کنار جویبار مشغول شادی و خوشحالی هستند، اما من از گریه و غم، اشکهایم مانند آب جویبار جاری شده و بر کناره آن میریزد.
هوش مصنوعی: من از انتقاد و سرزنش دشمن هیچ تلخی حس نمیکنم، این طعم تلخی که احساس میکنم از عرق و زحمتم است که در گلویم میچکد.
هوش مصنوعی: اگر سر بدهیم و گریه کنیم، خواهی دید که اشک ما فقط از چشمها نمیریزد، بلکه از هر تار مویمان هم میچکد.
هوش مصنوعی: عشق اینگونه انسان را به درد و رنج میآورد که خون تمام جهان به پای آن نمیارزد، زیرا حتی یک قطره از دل یک مورچه هم در این مساله بیاهمیت است.
هوش مصنوعی: عرفی به جستجو آمده است، ای خدا مهلت بده که من آن چیزهایی را که از دل من بیرون میآید، از کلمات نمیتوانم بیان کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر نیم قطره ز دهان سبو چکد
بال فرشته فرش کنم که بر او چکد
امید را بکُش، به نهانی، که تا ابد
اشگ مصیبت از مژهٔ آرزو چکد
بعد از هلاک گر بفشارند خاک من
[...]
چون چشم خوابناک که شوخی ازو چکد
از آرمیدن دل من جستجو چکد
آب حیات در قدح خضر خون شود
روزی که آب تیغ مرا در گلو چکد
از آب خضر تشنه لبان را شکیب نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.