زبان ز نکته فرو ماند و راز من باقی است
بضاعت سخن آخر شد و سخن باقی است
گمان مبر که تو چون بگذری جهان بگذشت
هزار شمع بکشتند و انجمن باقی است
کسی که محرم باد صبا ست می داند
که با وجود خزان بوی یاسمن باقی است
ز شکوه های جفایت دو کون پر شد، لیک
هنوز رنگ ادب بر رخ سخن باقی است
نماند قاعده ی مهر کوهکن به جهان
ولی عداوت پرویز و کوهکن باقی است
مگو که هیچ تعلق نماند عرفی را
تعلقی که نبودش به خویشتن باقی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به موضوعات عمیق و پایداری احساسات و ارتباطات انسانی میپردازد. او اشاره میکند که اگرچه بعضی از کلمات و احساسات ممکن است محدود و غیرقابل بیان باشند، اما رازها و حقیقتها همچنان باقی میمانند. او به مفهوم ماندگاری و استمرار عشق و محبت در برابر دشواریها و جداییها تأکید میکند و میگوید که با وجود سختیها و از دست دادنها، عطر زیباییها و خاطرات خوش همچنان در دل باقی است. همچنین، شاعر به نابرابری و ناملایمات در روابط انسانی اشاره میکند و میگوید که حتی در شرایط نامناسب نیز ادب و احترام به سخن حفظ میشود. در نهایت، او تأکید میکند که تعلقها و وابستگیها هرگز بهطور کامل از بین نمیروند و درون انسان باقی میمانند.
هوش مصنوعی: زبان از بیان نکته ناتوان است و راز من هنوز باقی مانده است. توانایی کلام به پایان رسیده و سخنهای دیگری هنوز باقی ماندهاند.
هوش مصنوعی: تصور نکن که اگر تو از این دنیا بروی، همه چیز به پایان میرسد. هزاران شمع خاموش شدند، اما هنوز جمعی باقی ماندهاند.
هوش مصنوعی: کسی که به رازها و لطافتهای زندگی آگاه است، میداند که حتی در دل پاییز، هنوز عطر گلهای یاسمن به گوش میرسد و زیباییها همچنان وجود دارند.
هوش مصنوعی: از زخمها و نیرنگهای تو دل من پر شده، اما هنوز احترام و ادب در کلامم حفظ شده است.
هوش مصنوعی: محبت و دوستی میان کوهکن و پرویز دیگر باقی نمانده است، اما دشمنی و کینهتوزی آنها هنوز وجود دارد.
هوش مصنوعی: نگو که هیچ وابستگی و تعلقی برای عرفی باقی نمانده است، زیرا تعلقی که او دارد، به خود او وابسته نیست و همچنان باقی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو آفتابی و تا ذره یی ز من باقی است
مرا هوای تو ایشمع انجمن باقی است
چراغ وصل گر از مهر می کنی روشن
بیا بیا که هنوز آتشی ز من باقی است
بنای میکده طوفان عشق کند ولی
[...]
شدم غبار و همان خارخار من باقی است
توجه چمن آرا به این چمن باقی است
هزار جامه بدل کرد روزگار و هنوز
حدیث دیده یعقوب و پیرهن باقی است
به رنگ و بوی جهان دل منه، تماشا کن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.