لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
اسدی توسی

به هر تیر کاو برگشادی ز زه

زمانه زدی نعره گفتی که زه

ایرانشان

همه ساله دربند آرد به زه

وزین هر دو کیتی به روی بزه

سلمان ساوجی

زهی زور دست شهنشاه زه

که بست از سر دست بر چرخ زه

محمد کوسج

دو زاغ کمان را نهاده به زه

سپهر و ستاره همی گفت: زه

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه