خرم آن کس که غم عشق تو در دل دارد
وز همه ملک جهان مهر تو حاصل دارد
جور و بیداد و جفا کردن و عاشق کشتن
زیبد آنرا که چنین شکل و شمایل دارد
عاشق دلشده را پند خردمند چه سود
رند دیوانه کجا گوش به عاقل دارد
مبتلائیست که امید خلاصش نبود
هرکه بر پای دل از عشق سلاسل دارد
تا دم بازپسین غرقهٔ دریای غمش
مدعی باشد اگر چشم به ساحل دارد
هرکه خواهد که کند از تو مرادی حاصل
حاصل آنست که اندیشهٔ باطل دارد
میکشد ساعد سیمین تو ما را و عبید
میل بوسیدن سرپنجهٔ قاتل دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و غم جانسوز آن اشاره میکند و بیان میدارد که خوشبختترین افراد همانهایی هستند که عشق طرف مقابل را در دل دارند. او به نادرستیها و بیرحمیهایی که عاشقان متحمل میشوند اشاره میکند و میگوید که نصیحت خردمندان به عاشقان، فایدهای ندارد. همچنین، شاعر به حال بد عاشقان و امید نداشتن آنها به رهایی از غم عشق میپردازد و تأکید میکند که کسانی که به عشق حقیقی میرسند، در واقع، به خیالات و آرزوهای باطل فکر میکنند. در ادامه، شاعر از جذابیت معشوق و تأثیر آن بر عاشق صحبت کرده و این عشق را به نوعی قاتل تشبیه میکند که عاشق را به سمت خود میکشاند.
هوش مصنوعی: کسی که عشق تو را در دل خود داشته باشد، خوشبخت است. او از تمام داراییهای دنیا فقط عشق تو را دارد و همین برایش کافیست.
هوش مصنوعی: دولت و زیبایی ظاهری را تنها برای کسی سزاوار و شایسته میدانند که با ظلم و بیعدالتی و ستمگری عشق را به فنا میبرد.
هوش مصنوعی: عاشقی که کاملاً مجذوب و دیوانه شده، از نصیحتهای خردمندانه بهرهای نمیبرد؛ زیرا فردی که در عشق غرق شده، به هیچ منطقی توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: کسی که در عشق گرفتار شده و زنجیرهایی به پای دلش بسته شده، هیچ امیدی به رهایی ندارد.
هوش مصنوعی: مدعی تا زمانی که در دریای اندوه غرق است، همچنان به این فکر میکند که اگر چشم به ساحل دارد، میتواند روزی نجات یابد.
هوش مصنوعی: هر کسی که بخواهد از تو چیزی به دست آورد، باید بداند که این انتظار بیهوده است.
هوش مصنوعی: دست زیبا و نقرهای تو ما را به شدت مجذوب خود میکند و عبید، اشتیاق زیادی برای بوسیدن نوک انگشتان آن کسی که ما را میکشد دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رهرو عشق کی اندیشه منزل دارد؟
کشتی بیجگران چشم به ساحل دارد
موج سد ره طوفان نشود دریا را
دل دیوانه چه پروای سلاسل دارد؟
نیست آیینه ما صاف چو شبنم، ورنه
[...]
قلم من که سخن با ورق دل دارد
همچو خورشید بسی صفحه ی باطل دارد
بود از شوق خرابات و حرم هر بیتم
لیلی عشوه طرازی که دو محمل دارد!
گر به تعمیر نشد حاجت این دیر خراب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.