نسیم خاک مصلی و آب رکن آباد
غریب را وطن خویش می برد از یاد
زهی خجسته مقامی و جانفزا ملکی
که باد خطهٔ عالیش تا ابد آباد
به هر طرف که روی نغمه می کند بلبل
به هر چمن که رسی جلوه می کند شمشاد
به هر که درنگری شاهدیست چون شیرین
به هر که برگذری عاشقیست چون فرهاد
در این دیار دلم شهر بند دلداریست
که جان به طلعت او خرمست و خاطر شاد
سرم هوای وطن می پزد ولیک دلم
ز بند زلف سیاهش نمی شود آزاد
ز جور سنبل کافر مزاج او افغان
ز دست نرگس جادو فریب او فریاد
غنیمتست غنیمت شمار فرصت عیش
که تن ضعیف نهاد است و عمر بیبنیاد
بگیر دامن یاری و هرچه خواهی کن
بنوش بادهٔ صافی و هرچه بادا باد
به سوی باده و می میل کن که میگویند
« جهان بر آب نهاده است و آدمی بر باد»
خوشست ناز و نعیم جهان ولی چو عبید
« غلام همت آنم که دل بر او ننهاد »
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای وطن و تأثیر آن بر روح و روان انسان اشاره میکند. بادی که از خاک مصلی و آب رکنآباد میآید، خاطرات و احساسات او را در مورد وطنش زنده میکند. او از لذتهای زندگی و شادابی طبیعت سخن میگوید و به جذابیتهای عاطفی و عشق در این دیار اشاره میکند.
شاعر همچنین به بندهای عشق و وابستگیاش به یک شخص خاص میپردازد، که نمیتواند از آن آزاد شود. او از زودگذر بودن زندگی بشری و ضرورت بهرهبرداری از لحظات شادی یاد میکند و به دعوت به شادمانی و زهد در دنیا تأکید میورزد. در نهایت، او خود را متعلق به همت و ارادهای میداند که دل به دنیا نمیسپارد.
هوش مصنوعی: نسیم خنک و خوشایند از مرکز نماز و آب زلال رکنآباد، یاد وطن را از ذهن آدمی میزداید و او را به عالم دیگری میبرد.
هوش مصنوعی: چه نیکو و مبارک است جای تو و روحبخش است. ای ملکی که وزش بادهای بلندپایهات تا همیشه موجب آبادانی این سرزمین خواهد بود.
هوش مصنوعی: بلبل در هر سمتی که پرواز کند، آواز سر میدهد و زیبایی شمشاد در هر باغی که بروید، به چشم میآید.
هوش مصنوعی: هر کس که به او نگاه کنی، شاهدی زیبا و دلربا مانند شیرین دارد و هر کس که از کنار او بگذری، عاشقی را میبینی مانند فرهاد.
هوش مصنوعی: در این سرزمین، دل من به محبت کسی وابسته است که وجودش باعث خوشحالی و شادابی جانم میشود.
هوش مصنوعی: سرم به یاد وطن میچرخد، اما دل من به خاطر زلف سیاه او هیچگاه رها نخواهد شد.
هوش مصنوعی: از ظلم و ستم سنبل، حال او بسیار ناراحتکننده است و از تأثیر نرگس، که جادوگری فریبنده است، به شدت ناله میکند.
هوش مصنوعی: فرصت لذت بردن از زندگی را غنیمت بدان، زیرا بدن ما ضعیف است و عمرمان پایدار نیست.
هوش مصنوعی: دست یار را بگیر و هر کار که میخواهی انجام بده، بادهای صاف بنوش و به هر چه پیش میآید، بیتوجه باش.
هوش مصنوعی: به شراب و لذتهای زندگی روی بیاور، زیرا گفتهاند که دنیا بر آب است و انسان بر باد.
هوش مصنوعی: زیبایی و لذتهای دنیا خوشایند است، اما من مانند عبید، بنده کسی هستم که تمام دل و وجودم را به او سپردم و به چیزهای زودگذر دنیا توجهی ندارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان بر آب نهادست و زندگی بر باد
غلام همت آنم که دل بر او ننهاد
همین شعر » بیت ۱۱
خوشست ناز و نعیم جهان ولی چو عبید
« غلام همت آنم که دل بر او ننهاد »
جهان به کام خداوند باد و دیر زیاد
برو به هیچ حوادث زمانه دست مداد
درست و راست کناد این مثل خدای ورا
اگر ببست یکی در، هزار در بگشاد
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
[...]
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
که گاه مردم ازو شادمان و گه ناشاد
مباش غمگین یک لفظ یاد گیر لطیف
شگفت و کوته ، لیکن قوی و با بنیاد
یمین دولت شاه زمانه با دل شاد
بفال نیک کنون سوی خانه روی نهاد
بتان شکسته و بتخانه ها فکنده ز پای
حصارهای قوی بر گشاده لاد از لاد
هزار بتکده کنده قوی تر از هرمان
[...]
همی ستیزه برد زلف یار با شمشاد
شگفت نیست گر از وی همیشه باشم شاد
گهی بپیچد و بستر بسیجد از دیبا
گهی بتازد و زنجیر سازد از شمشاد
ز قیر بر گل خندان هزار سلسله بست
[...]
دگر نخواهم گفتن همی ثنا و غزل
که رفت یکسره بازار و قیمت سرواد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.