صخره ای بر راهِ ما بود از خیال
برگرفت آن صخره را از ره جمال
غمزه ای کردند از طرفِ نقاب
عقلِ ما زان غمزه حالی کرد حال
آه از آن شکل و شمایل آه آه
دل ببرد از ما بدان غنج و دلال
دل ز بی صبری چو ذرّه مضطرب
جان به نورالعین در عینِ وصال
عقل از آن زد دست در فتراکِ عشق
تا نصیبی یابد از دورِ کمال
هرگز این دورش نباشد بهره ای
گردِ سر گردد چو دورانِ محال
دل منه بر نسیۀ رای و قیاس
نقد بطلب تا بیابی ارزِ حال
راویان انصاف را چون کرده اند
هم چون کاه آن خر بطلان را در جوال
خلق را چون در ضلالت می برند
وآن نگون ساران نترسند از وبال
هی نزاری چیست این ، دیوانه ای
چشم می دار از دلیری گوش مال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت محبوبی پرداخته و تأثیر آن بر عقل و دل شاعر را بیان میکند. شاعر از صخرهای به عنوان مانع راه عشق یاد میکند، که زیبایی محبوب آن را از بین میبرد. غمزههای محبوب موجب میشود عقل شاعر تحت تأثیر قرار گیرد و احساساتی عمیق و مضطرب را تجربه کند. او بر این باور است که دل باید به جای محاسبات عقلانی به عشق واقعی روی بیاورد. شاعر همچنین از جامعهای سخن میگوید که در گمراهی هستند و از عواقب کارهای خود نمیترسند. در نهایت، شاعر به عنوان فردی دیوانه و عاشق، به جستجوی حقیقت و عشق ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: در مسیر ما مانعی وجود داشت، اما با تصور و خیالی زیبایی، آن مانع را از سر راه برداشتیم.
هوش مصنوعی: آنها با نگاهی فریبنده از پشت پردهی عقل ما، احساسی عمیق را به وجود آوردند.
هوش مصنوعی: حسرت و افسوس بر آن زیبایی و جذابیت، که قلب ما را از دست میدهد با آن ناز و دلرباییاش.
هوش مصنوعی: دل به خاطر بیصبری مانند ذرهای در حال اضطراب است؛ جان به نور چشم در آغوش وصل زندگی میکند.
هوش مصنوعی: عقل برای اینکه سهمی از کمال و تمامیت پیدا کند، به دنبال عشق رفت و در تله یا دام آن گرفتار شد.
هوش مصنوعی: هرگز نخواهی دید که این دور زمان به تو بهره ای دهد، مانند چرخش دورانی که وقوع آن غیرممکن است.
هوش مصنوعی: دل من بر این است که به جای تکیه بر نظرات و استدلالهای ناقص، به دنبال حقیقت و واقعیت باشی تا ارزش واقعی را پیدا کنی.
هوش مصنوعی: راویان انصاف را به گونهای بیان کردهاند که مانند کاه در کیسهای از باطل جا گرفته است.
هوش مصنوعی: آنگونه که مردم را به گمراهی میبرند، آن کسانی که در بدبختی به سر میبرند، از عواقب کارهای خود ترسی ندارند.
هوش مصنوعی: اینجا به یک دیوانه اشاره شده که به خاطر دلیری و شجاعتش، با چشمهایی پر از جنون به اطراف نگاه میکند و در حال مالیدن گوشش است. این توصیف به نوعی نشاندهندهی حالتی است که شاید از ترس یا شجاعت ناشی میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر دگرگون بود حالت پارسال
چونکه دیگر گشت باز امسال حال؟
تیر بودی چون شدهستی چون کمان؟
لاله بودی چون شدهستی چون تلال؟
ای نشاندهیْ دست روز و سال و ماه
[...]
ای جمال دولت ، ای چرخ جلال
وی ز تو افزوده گیتی را جمال
ای سعادت را بصدرت انتما
وی سیادت را بقدرت اتصال
اختران از رای تو جویندنور
[...]
ای به هستی داده گیتی را کمال
ملک را فرخنده هر روز از تو فال
صدر دنیایی و دنیا را به تو
هست هر ساعت کمالی بر کمال
چون وزارت آسمان رفعت شود
[...]
کرده چاهی خشک را در خشک سال
قطرهٔ آب دهانش پر زلال
ای گذر کرده ز حال و از محال
رفته اندر خانهٔ فیه رجال
ای بدیده روی وجهالله را
کین جهان بر روی او باشد چو خال
خال را حسنی بود از رو بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.