ای جانِ به لب رسیده بشتاب
خود را و مرا به نقد دریاب
دل رفت و تو نیز بر سر پای
اندیشه نمی کنی در این باب
بر نسیه چه اعتبار زنهار
در حاصل نقد وقت بشتاب
تسلیم شو و ز خود برون آی
نزدیک رهی ست تا به بوّاب
اما چو ز خود نمی کنی سیر
وامانده ای ز جمع اصحاب
از همت دوستان مددخواه
باشد نظری کنند احباب
بینی که ز دیر کعبه سازند
وز چار سوی صلیب محراب
جانا چو نمی شود میسر
ما را ز غمت به هیچ اسباب
در بادیة جمال رویت
لب تشنه بمانده ایم بی آب
از ناله من اثیر پر سوز
و زسینة من زمانه پر تاب
فرزند ادای نقد ما باش
بشنو سخن نزاری ای باب
با نوح نشین که بحر طوفان
نه پایان دارد و نه پایاب
ما را غم عشق تو چو دشمن
در معرکه می کشد چو قلاب
در سلسله می کشند ما را
ما بی خبر از بهشت در خواب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و درونی شاعر درباره عشق و درد ناشی از آن اشاره دارد. شاعر از محبوبش میخواهد که به او نزدیک شود و به ارزش عشق واقعی فکر کند. او در عذاب است و از اینکه همچنان گرفتار در مشکلات و غم عشق است، ناله میکند. شاعر به ناکامیها و تنهایی خود اشاره میکند و نیاز به کمک و همراهی از دوستانش را مطرح میکند. او همچنین به طولانی بودن مسیر عشق و چالشهای آن اشاره دارد و در نهایت به احساسات ناامیدی و انتظار در دنیای عشق و زیبایی میپردازد.
هوش مصنوعی: ای جان که به آخرین مراحل زندگی نزدیک شدهای، زود باش و خود را به من برسان و مرا به درستی بشناس.
هوش مصنوعی: دل از دست رفت و تو هنوز به این موضوع فکر نمیکنی.
هوش مصنوعی: از اعتبار بدهیها بپرهیز، چرا که به جای وقت میارزد که به سود و دستاوردهای واقعی بپردازی.
هوش مصنوعی: تسلیم شو و از خودت خارج شو، چون نزدیک راهی هستی که به دروازهبان میرسد.
هوش مصنوعی: وقتی که از خود و خواستههای درونت فاصله نگیری و به سمت رشد نروی، در جمع دوستان و همراهانت احساس عقبماندگی خواهی کرد.
هوش مصنوعی: به هر حالتی که دوستان بتوانند، کمک میکنند و دوستان همیشه بر یکدیگر نظر دارند و دربارهی هم توجه میکنند.
هوش مصنوعی: میبینی که از گذشتهی دور کعبه را میسازند و از هر طرف صلیب را به عنوان محراب میسازند.
هوش مصنوعی: عزیزم، از آنجا که نمیتوانیم به خواستهامان برسیم، هیچ چیز نمیتواند ما را از غم و اندوه تو نجات دهد.
هوش مصنوعی: در کویر زیبایی چهرهات، ما با دل و جان در انتظار آب ماندهایم و لبهایمان تشنه است.
هوش مصنوعی: از نالههای من آتشینی برمیخیزد و از دل من زمانه پر از احساس و تپش است.
هوش مصنوعی: فرزند، مانند ما به رفتار و سخنان ما گوش کن و آن را درست ادا کن. ای پدر، به حرفهای نازک من توجه کن.
هوش مصنوعی: در کنار کسی بنشین که در شرایط سخت و پر خطر تحت فشار قرار دارد، چرا که مشکلات و چالشها بیپایان و دائمی هستند.
هوش مصنوعی: غم عشق تو ما را همچون قلابی به درون میدان جنگ میکشد و به ما آسیب میزند.
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر کشیده شده که افرادی در حال نوشیدن شراب هستند و در این حال به عوالم غیر مادی و بهشت فکر نمیکنند. آنها غافل از زیباییها و نعمتهایی هستند که در عوالم دیگر وجود دارد و در غفلت از آن به سر میبرند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنجا که دهی ز لطف یک تاب
زر گردد خاک و دُر شود آب
مخدوم بزرگ، صدر منعم
ای پایۀ تو ورای القاب
مظلومم و هیچ یاورم نیست
کار من دلشکسته دریاب
من کد یه کنم به شعر و بخشش
[...]
ما را همه شب نمیبرد خواب
ای خفتهٔ روزگار دریاب
در بادیه تشنگان بمردند
وز حله به کوفه میرود آب
ای سخت کمان سست پیمان
[...]
گریان به زمین فتاد بی تاب
بر خاک، مراغه کرد چون آب
جامی ز حباب پر کن از آب
جام می ما به ذوق دریاب
در بحر درآ که عین مائی
با ما بنشین خوشی درین آب
مه روشن از آفتاب باشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.