ز نامردی ندارم طاقت نور
بدین عذرم که خواهد داشت معذور
دگر بار ار بود با او حضوری
وگر بی من بود نورٌ علی نور
چنان خواهم که مستغرق بباشم
در آن نور تجلّی بی کُهِ طور
حجابش طور بُد گویی از آن شد
کلیم الله به رای خویش مغرور
ندای لنت ترانی منزلی بود
که آوردش برون زان وادیِ دور
حجابی دیگرش در نفی و اثبات
خَضِر بود و ازو هم ماند مهجور
اگر تسلیم گشتی ماورا را
مطیع امر باید بود و مأمور
وگرنه چارهٔ دیگر ندارد
گر از فطرت نیاوردهست مفطور
نزاری هر چه آوردی تو داری
چو مردان در خرابی باش معمور
طمع بگسل که در تحصیلِ نابود
اگر آسوده باشی به که رنجور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از بیطاقتی در برابر نور معنوی سخن میگوید و بیان میکند که به خاطر این احساس، خود را معذور میداند. او خواهان آن است که در این نور تجلی غرق شود و از حجابهای ظاهری رها گردد. شاعر به داستان حضرت موسی (کلیم الله) اشاره میکند و میگوید که او به خاطر خودخواهی به حجابها گرفتار شد. همچنین، او به اهمیت تسلیم شدن در برابر عوالم بالا اشاره کرده و میگوید که اگر کسی به این تسلیم نرسد، در واقع چارهای نخواهد داشت. شاعر به شنونده توصیه میکند که از تمایلات دنیوی بگسلد و به دنبال حقیقت باشد، چرا که تنها در این صورت میتواند به آرامش دست یابد.
هوش مصنوعی: به خاطر بیرحمی و نامردی دیگران، توانایی تحمل نور را ندارم. این را به عنوان عذر من بپذیرید که او نیز برای این رفتار خود دلیلی دارد.
هوش مصنوعی: اگر بار دیگر فرصتی برای ملاقات با او پیش بیاید و اگر بدون من باشد، آنجا هم نور بر نور خواهد بود.
هوش مصنوعی: میخواهم در آن نور خیرهکننده غرق شوم، همانطور که موسی در کوه طور غرق در تجلّی خداوند بود.
هوش مصنوعی: حجاب او مانند کوه طور بود، گویی که موسی به خاطر خودخواهیاش مغرور شد.
هوش مصنوعی: ندای لنت ترانی، صدایی بود که او را از آن منطقه دور به بیرون آورد.
هوش مصنوعی: حجاب دیگری که در وجود او بود، به تردید در وجود و عدم، به مانند خضر میمانست و او نیز از آن حال در تنهایی و جدایی باقی مانده بود.
هوش مصنوعی: اگر تسلیم شدی، باید به دستورات و قوانین جهان بالاتر اطاعت کنی و به مسئولیتهای خود عمل کنی.
هوش مصنوعی: در غیر این صورت، راه دیگری ندارد، اگر از سرشت خود چیزی بههمراه نیاورده باشد.
هوش مصنوعی: هر چه که به دست آوردهای، مانند مردان در سختیها و ویرانیها با اقتدار و استقامت باش.
هوش مصنوعی: امید به چیزهایی که ممکن است به فنا برساند را کنار بگذار، چون اگر آرامش داشته باشی بهتر است تا اینکه در عذاب و رنج باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دهقان کدیور گفت انگور
مرا خورشید کرد آبستن از دور
کمابیش از صد وهفتاد شد روز
بدم در بستر خورشید پر نور
میان ما، نه عقدی، نه نکاحی
[...]
بهین شکلیست ایشان را مدور
چنان چون بهترین لونی منور
اگر شیری اگر میری اگر مور
گذر باید کنی آخر لب گور
دلا رحمی بجان خویشتن کن
که مورانت نهند خوان و کنند سور
زهی دست وزارت از تو با زور
ندیده چشم گیتی چون تو دستور
ربیب الدین و دولت ای ز رایت
گرفته دین و دولت حظ موفور
به تو بنیاد دولت سقف مرفوع
[...]
اگر چون زر نخواهی روی عاشق
منه بر گردن چون سیم سنگور
جهان از زشت قوادان تهی شد
که حمال فقع باید همی حور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.