حذر ز فتنۀ آن ترکِ مست می باید
چنان که هر که بگیرد ز دست برباید
که زهره دارد از آن سنگ دل که برباید
مگر کسی که به جان التفات ننماید
دلی به هر سرِ مویی ز زلف بر بندد
اگر گره ز کمندِ نغوله بگشاید
میانِ راه بیا تا بگیرمش دامن
به دادخواه ببینم کزو چه می آید
چو دل برفت به یک بوسه التفات کنم
و گر سرم برود نیز گو برو شاید
ز رویِ خوب چو اخلاقِ زشت قاعده نیست
بدین قدر نه بر آنم که منع فرماید
یقینم ار همه جز آبِ زندگانی نیست
به خونِ هم چو منی دست در نیالاید
به حسن غّره نباشد مگر چو می داند
که گل به باغ پس از هفته یی نمی پاید
که در زمانه بر آساید از حیات دمی
کسی که یک نفس از عیش بر نیاساید
نزاریا دو سه روزی که هست تازه بر آی
که از حیات حصولِ مرا دمی باید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به هشدار درباره فتنۀ عشق و زیبایی میپردازد. شاعر به کسانی که به محبت و جذابیت دیگران دل میبندند، توصیه میکند که مراقب عواقب آن باشند. او از سختی و سنگدلی دلبر میگوید که ممکن است عشق را با مشکل مواجه کند و تصریح میکند که دلباختگان باید در انتخاب خود دقت کنند. شاعر سپس بر این نکته تأکید میکند که زیباییها و خوشیهای زندگی دائمی نیستند و باید از لحظات زندگی بهره برد. در نهایت، او به ارزش عیش و زندگی اشاره میکند و پیشنهاد میکند که از فرصتهای زندگی نهایت استفاده را ببریم، چرا که هر لحظه از آن ممکن است به اتمام برسد.
هوش مصنوعی: باید از فتنه و دلبستگی به آن فرد مست و جذاب دوری کرد، زیرا کسی که به او نزدیک شود، ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد و همه چیزش را از دست بدهد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند از دل سنگی کسی که بیاحساس است، دل ببرد، مگر اینکه کسی باشد که به او توجه نکند و خود را در معرض خطر قرار ندهد.
هوش مصنوعی: دل برای هر رشته مویی از زلف عشق، آماده است اگر گره ای که بر آن بسته شده، باز شود.
هوش مصنوعی: در میانه راه بیفت و من را بگیر، تا در خواهش و طلب خود ببینم که از کجا به من کمک میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که دل من به یک بوسه میرود، به یاد آن توجه میکنم و حتی اگر هم سرم برود، میگویم برو؛ شاید من هم به این جدایی عادت کنم.
هوش مصنوعی: اگر کسی زیبایی چهره دارد اما اخلاقش زشت است، این نشاندهندهی قاعدهای نادرست است. به همین اندازه، من نمیتوانم از او انتظار منع کردن داشته باشم.
هوش مصنوعی: مطمئنم که اگر همه چیز غیر از آب حیات باشد، کسی دست از کمک به من که در این حال و روز هستم، بر نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: زیبایی ظاهری ارزش چندانی ندارد، مگر اینکه دانسته شود که گل در باغ فقط برای مدت کوتاهی دوام میآورد.
هوش مصنوعی: در این دنیا، کسی که از خوشی و لذت زندگی هیچگاه غافل نیست و حتی لحظهای از آن دور نمیشود، به آرامش و آسایش میرسد.
هوش مصنوعی: دو یا سه روز که اینجا هستی، کمی وقت بگذار و به من سر بزن، زیرا به لذت و زندگی نیاز دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوش آید او را چون من به ناخوشی باشم
مرا که خوشی او بود ناخوشی، شاید
مرا چو گریان بیند بخندد از شادی
مرا چو کاسته بیند کرشمه بفزاید
دلم ز اندوه بی حد همی نیاساید
تنم ز رنج فراوان همی بفرساید
بخار حسرت چون بر شود ز دل به سرم
ز دیدگانم باران غم فرود آید
ز بس غمان که بدیدم چنان شدم که مرا
[...]
زهی سزای محامد محمد بن خطیب
که خطبهها همی از نام تو بیاراید
چنان ثنای تو در طبعها سرشت که مرغ
ز شاخسار همی بیثبات نسراید
ز دور نه فلک و چار طبع و هفت اختر
[...]
بهار باز جهان را همی بیاراید
جمال چهرهٔ بستان همی بیفزاید
بسان جلوه گران گوش و گردن گیتی
بگونه گونه جواهر همی بیاراید
سحاب روی شکوفه همی بیفروزد
[...]
خدای کار چو بر بندهای فرو بندد
به هرچه دست زند رنج دل بیفزاید
وگر به طبع شود زود نزد همچو خودی
ز بهر چیزی خوار و نژند باز آید
چو اعتقاد کند کز کسش نباید چیز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.