در سرم شوری تقاضا می کند
رغبت دیوانگی ها می کند
من نمی دانم چه دارد در حساب
راز پنهان آشکارا می کند
می نماید روی و می پوشد جمال
امتحان است این که با ما می کند
عشق یعنی پادشاه ملک و دین
حکم بر اعضا و اجزا می کند
رازدار خاص سلطان ستر او
زهره کی دارد که پیدا می کند
خویشتن پوشیده می دارد ز خلق
وان نه بر تقلید و عمیا می کند
هر که دارد سینه پرگوهر مقام
چون صدف در قعر دریا می کند
پای در ره نه نزاری مردوار
استعانت حق تعالی می کند
هیچ کس هرگز به خود کاری نکرد
ورکند کاری از آنجا می کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات و تجربیات درونی شاعر میپردازد. او از شوری در سر و رغبت به دیوانگی صحبت میکند و در جستجوی درک رازهایی است که در زندگیاش رخ میدهد. عشق به عنوان پادشاهی معرفی میشود که بر اعضا و اجزای وجود انسان حکم میراند و نشاندهنده قدرتی برتر است. شاعر اشاره میکند که هر کسی که دارای جوهر و مقام است، مانند صدفی در عمق دریا، با ارزش و پنهان است. او تأکید میکند که هیچکس بدون یاری الهی نمیتواند کاری از پیش ببرد و در نهایت به این نتیجه میرسد که باید به راه حق قدم گذاشت.
هوش مصنوعی: در ذهنم شوری وجود دارد که خواهان چیزی است و به دیوانگی روی میآورد.
هوش مصنوعی: من نمیدانم چه چیزهایی در حساب و کتابش وجود دارد که به طور رازآلودی خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: اینکه چهرهاش را به ما نشان میدهد و زیباییاش را به نمایش میگذارد، در واقع آزمونی است که با ما انجام میدهد.
هوش مصنوعی: عشق مانند پادشاهی است که در قلمرو قلب و روح انسان حاکمیت دارد و بر تمام بخشهای وجود انسان فرمانروایی میکند.
هوش مصنوعی: کسی که رازهای خاص سلطان را نگه میدارد، نمیتواند به راحتی آنها را آشکار کند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فردی خود را از دیگران پنهان نگه میدارد و نه اینکه بخواهد مانند دیگران عمل کند یا تقلید کند. او در واقع به نوعی انتخاب میکند که از دیگران جدا باشد و خود را به نمایش نگذارد.
هوش مصنوعی: هر کس که در دل خود نیکویی و ارزشهای بالا دارد، مانند صدفی در عمق دریا، مقام و جایگاه والایی را برای خود ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: در مسیر دشوار زندگی، مانند مردی نزار و ضعیف، به یاری خداوند متعال پناه میآورد.
هوش مصنوعی: هیچکس هرگز به تنهایی نمیتواند به بهبود خود بپردازد و معمولاً تلاشها و فعالیتهایش از جایی دیگر نشأت میگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جان وصال تو تقاضا میکند
کز جهانش بیتو سودا میکند
بالله ار در کافری باشد روا
آنچه هجران تو با ما میکند
در بهای بوسهای از من لبت
[...]
آنچه موی از جور با ما می کند
راست خواهی سخت رسوا می کند
چیست مقصودش که پیش از وقت خویش
از شب من صبح پیدا می کند
زرگر ایام در بازار عمر
[...]
عقل را زین کار سودا میکند
عشق بازی بین که با ما میکند
هست که کوا مثنا میکند
هست که کآواز صدتا میکند
میل بین کان سروبالا میکند
سرو بین کاهنگ صحرا میکند
میل از این خوشتر نداند کرد سرو
ناخوش آن میلست کز ما میکند
حاجت صحرا نبود آیینه هست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.