در دل نشسته ای اگر از دیده می روی
موقوفِ وقت نیست ملاقاتِ معنوی
بر دوستان مسافتِ شکلی حجاب نیست
ای دوست جهد کن که از آن دوستان شوی
چندان که ممکن است وفا کن به حسنِ عهد
زنهار تا به گفتِ بد آموز نگروی
ترسم خلافِ عهد کنی و أسّف خوری
هان کوش تا نصیحتِ یارانه بشنوی
محمود نیست عاقبتِ ناخدای ترس
گویند ز آن که کاشته ای بیش ندروی
از عقده ی وبال بر اندیش و زخمِ نیش
هر چند ماه طلعت و خورشید پرتوی
باطل مکن امیدِ نزاری روا مدار
آزارِ دوستان که گناهی بود قوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر به رابطه معنوی و دوستی اشاره شده است. شاعر میگوید اگرچه ممکن است فردی در دوری دیده شود، اما این مانع از ایجاد ملاقاتهای روحانی نخواهد بود. مسافت نمیتواند مانع دوستی شود و باید تلاش کرد تا به دوستان نزدیک شد. همچنین تأکید میکند که باید به عهد و وعدهها وفادار ماند و از گفتارهای ناپسند دوری کرد. ترس از ناپایداری در دوستی، و اندیشیدن به عواقب بد کارها، از دیگر نکات این شعر است. در نهایت، شاعر هشدار میدهد که بر امیدها و احساسات دوستان آسیب نرسانیم، زیرا این عمل گناه است.
هوش مصنوعی: اگر تو در دل من جای داری، دوریات از چشمهایم مانع از دیدار روحانی ما نیست و به زمان بستگی ندارد.
هوش مصنوعی: ای دوست، فاصله و ظاهر نباید مانع دوستی شود. تلاش کن تا به دوستی از آن دوستان نزدیک شوی.
هوش مصنوعی: تا جایی که میتوانی به وعدههایت وفادار باش و احتیاط کن که تحت تأثیر سخنان بد دیگران قرار نگیری.
هوش مصنوعی: نگرانم تو به وعدهات عمل نکنی و بعد از آن پشیمان شوی. پس بهتر است تلاش کنی تا سخنان نصیحتآمیز دوستانت را بشنوی.
هوش مصنوعی: محمود، نتیجه کارهای ترسناک خود را نمیبیند، زیرا آنچه که کاشتهای، بیشتر از آن چیزی است که برداشت میکنی.
هوش مصنوعی: به این فکر کن که از بار سنگین مشکلات و زخمهای زندگی چه تأثیری بر روح و روانت دارد، زیرا هرچقدر هم که چهرهات زیبا و درخشان باشد، نمیتوانی از این زخمها فرار کنی.
هوش مصنوعی: امید ناامید را برچیده نکن و به دوستانت آسیب نرسان، زیرا این کار اشتباهی بزرگ است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی قیمت است شکر از آن دو لبان اوی
کاسد شد از دو زلفش بازار شاهبوی
این ایغده سری به چه کار آید ای فتی
در باب دانش این سخن بیهده مگوی
تا صبر را نباشد شیرینی شکر
[...]
ای قصد تو به دیدن ایوان کسروی
اندیشه کرده ای که بدیدار آن روی
ایوان خواجه با توبه شهر اندورن بود
دیوانگی بود که تو جای دگر شوی
آن کس که هر دو دید، مر ایوان خواجه را
[...]
بنمود چون ز برج بره آفتاب روی
گلها شکفت بر تن گلبن به جای موی
چون دید دوش گل را اندر کنار جوی
آمد به بانگ فاخته و گشت جفتجوی
آن ماه سرو بالا آن سرو ماه روی
از روی او دلم نشکیبد به هیچ روی
چشمم ز مهر ماهش گشته بسان ابر
جسمم ز عشق سروش گشته بسان موی
اشک و رخم ز عشقش چون برگ در خزان
[...]
ای بازوی شریعت از اقبال تو قوی
تابنده از جمال تو آثار خسروی
هر گه که در مهم معالی ندا دهی
جز پاسخ متابعت از چرخ نشنوی
فتنه غنوده گشت در ایام تو، که تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.