لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
حکیم نزاری

در دل نشسته ای اگر از دیده می روی

موقوفِ وقت نیست ملاقاتِ معنوی

بر دوستان مسافتِ شکلی حجاب نیست

ای دوست جهد کن که از آن دوستان شوی

چندان که ممکن است وفا کن به حسنِ عهد

زنهار تا به گفتِ بد آموز نگروی

ترسم خلافِ عهد کنی و أسّف خوری

هان کوش تا نصیحتِ یارانه بشنوی

محمود نیست عاقبتِ ناخدای ترس

گویند ز آن که کاشته ای بیش ندروی

از عقده ی وبال بر اندیش و زخمِ نیش

هر چند ماه طلعت و خورشید پرتوی

باطل مکن امیدِ نزاری روا مدار

آزارِ دوستان که گناهی بود قوی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رودکی

بی قیمت است شکر از آن دو لبان اوی

کاسد شد از دو زلفش بازار شاهبوی

این ایغده سری به چه کار آید ای فتی

در باب دانش این سخن بیهده مگوی

تا صبر را نباشد شیرینی شکر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رودکی
فرخی سیستانی

ای قصد تو به دیدن ایوان کسروی

اندیشه کرده ای که بدیدار آن روی

ایوان خواجه با توبه شهر اندورن بود

دیوانگی بود که تو جای دگر شوی

آن کس که هر دو دید، مر ایوان خواجه را

[...]

منوچهری

بنمود چون ز برج بره آفتاب روی

گلها شکفت بر تن گلبن به جای موی

چون دید دوش گل را اندر کنار جوی

آمد به بانگ فاخته و گشت جفتجوی

قطران تبریزی

آن ماه سرو بالا آن سرو ماه روی

از روی او دلم نشکیبد به هیچ روی

چشمم ز مهر ماهش گشته بسان ابر

جسمم ز عشق سروش گشته بسان موی

اشک و رخم ز عشقش چون برگ در خزان

[...]

وطواط

ای بازوی شریعت از اقبال تو قوی

تابنده از جمال تو آثار خسروی

هر گه که در مهم معالی ندا دهی

جز پاسخ متابعت از چرخ نشنوی

فتنه غنوده گشت در ایام تو، که تو

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از وطواط
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه