گنجور

 
حکیم نزاری

ما می‌رویم و با تو نکرده وداعِ راه

جان بر دهان رسیده و بسته دهان ز آه

نه رویِ آن که پشت کنم بر دیارِ دوست

نه چشمِ آن که دیده کند در کسی نگاه

از دیده دو در دُرری می‌کنم نثار

وز دوده جگر ورقی می‌کنم سیاه

تا من کجا روم به که نالم ز دردِ دل

کاری چنان مشوّش و حالی چنین تباه

ناچار اگر به عزمِ سفر بسته‌ام کمر

ناکام اگر به عادتِ لشکر نهم کلاه

گو میرِ لشکر از منِ بی دل کن اعتبار

گو شاهِ کشور از منِ مسکین کن انتباه

با من زمانه جور و جفا کم نمی‌کند

چندان که پیش می‌رود آهم به دادخواه

سلطانِ عشق ملکِ وجودم فرو گرفت

واندر میانِ جان و دلم ساخت تخت گاه

از رویِ تا قیاس کنم هر چه چشمِ من

روشن شود ز چشمه خورشید هر پگاه

وز زلفِ عنبرینِ تو یاد آورم چو باز

شد در حجابِ چادر مشکین نقابِ ماه

دوشت به خواب دیدم و نادیده هیچ خواب

هستند قطره قطره سرشکم بر این گواه

شوریده‌تر شده ست نزاری ز خوابِ دوش

دیوانه را چه جرم مهش می‌برد ز راه

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

من موی خویش را نه از آن می کنم سیاه

تا باز نوجوان شوم و نو کنم گناه

چون جامه‌ها به وقت مصیبت سیه کنند

من موی از مصیبت پیری کنم سیاه

قطران تبریزی

ای نیکخوی مردم ای نیک خوی شاه

تو نیکخواه شاه و ترا بخت نیکخواه

اندر میان رزم نمانی مگر بشیر

اندر میان بزم نمانی مگر بماه

هم آلت نبیدی و هم آلت سلاح

[...]

مسعود سعد سلمان

ای روی تو به خوبی افزون ز مهر و ماه

بهرام روز باده بهرام رنگ خواه

اندوه این جهان مخور ای ماه شاد باش

کامروز شادمانست از تخت و تاج شاه

افروخته ست طبعش و افراخته محل

[...]

وطواط

ای یک غلام تو به گه حرب صد سپاه

اندر جوار جاه تو اسلام را پناه

مقبل‌ترین عالمی و طالع تو را

هشت آسمان معسکر و هفت اختران سپاه

موج سخاوت تو رسیده به شرق و غرب

[...]

سوزنی سمرقندی

چون در هوای دل تن من گشت پادشاه

آمد به پیش سینه من از سفه سپاه

لشکرگه سفاهت من عرضه داد دیو

من ایستاده همبر عارض بعرضه گاه

دیو سیه گلیم بران بود تا کند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه