ندانم آفتاب است آن اگر رو
کمندِ عنبرین است آن اگر مو
به چین بفرست تا کاسد شود مشک
نسیمی از عرقچینِ سمن بو
خروجِ زنگیانِ چین زلفت
به حسنآبادِ رویت از همه سو
خطایی بود کاستیلا گرفتند
چنین بر ملکِ رویت خیلِ هندو
دلم پیرامنِ آن چشمۀ نوش
نمیگردد ز پیشِ چشمِ جادو
ز پیشِ غمزه ی چشمِ تو برخاست
فرود آمد خوشی بر طاقِ ابرو
به چشمت اشکِ من خوارست چون شد
گشاده از دُرِ دندانت لؤلو
مرو با عشق در میدان به بازی
که با او بر نیاید کس به بازو
ز من ای یارِ آهو چشم مگریز
نه هم بالینِ مجنون بود آهو
اگر از ما گناهی رفت توبه
به الطافِ تو مطموعیم و مرجو
بزرگان از سرِ حسنِ عقیدت
گنهداران بسی کردند معفو
سری دارم فدایِ آستانت
به پایِ خود نخواهم رفت ازین کو
نزاری گر دلت بیمارِ عشق است
درین دارالشفاء در دست دارو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و رازآلودگی عشقی عمیق اشاره دارد. شاعر از زیبایی یار خود، که نمادی از آفتاب و خوشبختی است، سخن میگوید و از اثرات جادوئی چشم و ابرویش بر دل و جانش مینویسد. او به تجمل و عطری که از چین میآید اشاره کرده و حسرت به دل دارد که نتوانسته بر درد عشق غلبه کند. شاعر همچنین از نگرانیش در مورد ارتباطش با معشوقهاش حرف میزند و میگوید اگر خطایی از او سر زده، به لطفهای یارش امیدوار است. در نهایت، شعر به توبه و طلب بخشودگی از محبوب اشاره میکند و به دردی که عشق به همراه دارد، اعتراف مینماید.
هوش مصنوعی: نمیدانم آیا آنچه میبینم آفتاب است یا تنها چون کمند عطرین است، آن موها.
هوش مصنوعی: به چین بفرست تا گلابی که بوی خوش مشک میدهد، از عرقچینِ سمن یعنی عطر گل سمن پخش شود و کمرنگ شود.
هوش مصنوعی: چشمهای زیبای تو مانند زنگیان چین، از همه جا به حسنآباد روی خودت میآیند و نظرها را به خود جلب میکنند.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که خطا و اشتباهی باعث شد که لشکری بزرگ از هندوها به سرزمین تو حملهور شوند.
هوش مصنوعی: دل من دور آن چشمهی خوشطعمی نمیچرخد، زیرا چشم جادوگری در نزدیکیش است.
هوش مصنوعی: چشمهای تو با ناز و زیبایی خود، غم را از دل راند و شادی را به وجود آورد.
هوش مصنوعی: به چشمانت اشک من هیچ ارزشی ندارد، چون وقتی دندانهای تو باز میشود، از آن دُرّی که در دندانهایت است، مرواریدها میریزد.
هوش مصنوعی: با عشق در میدان بازی نکن، زیرا هیچکس نمیتواند به اندازه کافی با او رقابت کند.
هوش مصنوعی: ای دوستِ چشمِ زیبا، از من دور نشو! چون در کنار مجنون، آهو نمیتواند آرام بگیرد.
هوش مصنوعی: اگر از ما خطایی سر زد، به لطف و رحمت تو امیدواریم و به بخشش تو دل خوش داریم.
هوش مصنوعی: بزرگان به خاطر حسن نیت و ایمانشان، بسیاری از گنهکاران را بخشیدند.
هوش مصنوعی: من به خاطر تو آمادهام جانم را فدای درگاهت کنم، اما هرگز از این راه به پای خود نخواهم رفت.
هوش مصنوعی: اگر دلت بیمار عشق است، در این مکان درمانی دارویی در دست داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو از نوروز گردد این جهان نو
هوا خوشتر شود آنگه همی رو
مرا هجران آن آهوی آمو
همی دارد چو بچه مرده آهو
ز گردشهای این چرخ سبکرو
همان آید کزان سنگ و از آن جو
پدر گفتش که چون زر سایه افکند
ترا از گوهر و از پایه افکند
نیاید دُنیی و دین راست هر دو
ز حق میدان که نتوان خواست هر دو
در این رقص و در این های و در این هو
میان ماست گردان میر مه رو
اگر چه روی میدزدد ز مردم
کجا پنهان شود آن روی نیکو
چو چشمت بست آن جادوی استاد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.