نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۰ صبحست و خروش بلبلان میآید برخیز که سنگ در فغان میآید این ناله مرغان سحر پیغامیست کز بیداران به خفتگان میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: صبح است و صدای بلبلان به گوش میرسد. برخیز، زیرا صدای غمانگیزی در حال نزدیک شدن است. این نالههای پرندگان در سحر، پیامی برای کسانی است که بیدارند به خوابرفتگان میرسد.
هوش مصنوعی: صبح شده و صدای بلبلها بلند شده، بیدار شو که زمان شادی و سرور است و دلها در تپشاند.
هوش مصنوعی: صدای ناله و زاری پرندگان صبحگاهی پیامی است که از بیداران به خواب رفتگان میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو شمع تنم ز دل به جان می آید
جانم به لب از تاب زبان می آید
زین آتش دل خوشم چنان می آید
کز آتش آب در دهان می آید
از رنگ رخش گل به فغان می آید
وز لعل لبش شکر به جان می آید
چاهی است معلّق زنخش می بینی
کز دیدنش آب در دهان می آید
بانگ مستی ز آسمان میآید
مستی ز فلک نعرهزنان میآید
از نعرهٔ او جان جهان میشورد
کان جان جهان از آن جهان میآید
باد سحری رقصکنان میآید
با مژده یار مهربان میآید
برخیز که تا بر سر ره بنشینیم
کآواز درای کاروان میآید
آن سرو خرامان که چنان می آید
از رفتن او دلم بجان می آید
زلفش که دم از نافه تاتار زند
مشک ختنست و بوی آن می آید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.