دل شکسته بود تحفه خزینه ما
نگین ملک توان ساخت ز آبگینه ما
چراغ صومعهها زنده میتوان کردن
به دوستی تو، یعنی به سوز سینه ما
تو کار غیب چه دانی که چیست؟ طعنه مزن
که جز به مصلحتی نشکند سفینه ما
مکن به کشتن ما مشورت که تا بودست
به فال دوست مبارک نبوده کینه ما
هزار کار درست از شکست ما گردد
طلسم ما شکن و برخور از دفینه ما
یگانه ایم به بی قدری ارچه بر در دوست
به قدر ذره توان یافتن قرینه ما
ز بعد کعبه «نظیری » زیارت ما کن
که دلبری نمکین است در مدینه ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر دلشکستگی و احساس تنهایی است. شاعر با اشاره به عشق و دوستی، از تأثیرات مثبت آن بر زندگی سخن میگوید و بر این عقیده است که دوستی میتواند زندگی را روشن کند. او همچنین به دشواریهای زندگی و مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید، اشاره میکند و از خداوند میخواهد که در هنگام نامیدی به او یاری رساند. شاعر همچنین بر این نکته تأکید میکند که عشق و دوستی میتواند در سختیها به انسان قوت قلب بدهد و به او امید بخشد. ضمن اینکه اشارهای به زیارت و دلبری نیز دارد که نشان از عشق و محبت به شخص خاصی دارد.
هوش مصنوعی: دل ما ناراحت و شکستہ است، اما از این درد و غم، گنجی ارزشمند به دست آمده است. ما توانایی ساختن چیزی زیبا و با ارزش از آنچه که در اختیار داریم، داریم.
هوش مصنوعی: چراغهای صومعهها را میتوان با دوستی تو روشن کرد، یعنی با شعله دلسوز ما.
هوش مصنوعی: نمیدانی که کارهای غیبی چه هستند، پس طعنه نزن. به جز در مواردی که صلاح باشد، هیچکس نمیتواند کشتی ما را بشکند.
هوش مصنوعی: نکنید مشاوره درباره کشتن ما، زیرا هرگز با فال دوست خوشیمن نبوده که با کینه ما ادامه یابد.
هوش مصنوعی: اگر ما در کارها شکست بخوریم، هزار راه درست و موفق به وجود میآید. ما با تلاش و کوشش میتوانیم موانع را از سر راه برداریم و به گنجینههایی از موفقیت دست پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: ما تنها و بیهمتا هستیم، هرچند که در درگاه دوست، به اندازهی یک ذره نمیتوانیم همتای خود را پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: بعد از کعبه، به دیدن ما بیا، زیرا دلبر زیبایی در شهر ما وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا که شاه نشین است صدر سینهٔ ما
ببین جواهر منظومه در خزینهٔ ما
بر آب دیده گذر داشتم به روز وداع
به موج خون جگر غرق شد سفینهٔ ما
شراب لعل تو داریم در زجاجهٔ چشم
[...]
ز نقش کینه چو پاک است لوح سینه ما
به دوستی که تو هم دل بشو ز کینه ما
ز خیرهچشمی خود سوختم که یار امروز
هنوز در عراق است از نگاه دینه ما
ز اشتیاق خدنگ تو بعد مردن هم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.