به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم
بدر از خانه نرفتیم و جهانگیر شدیم
آخر عمر به سودای نوی افتادیم
هوس و حرص جوان گشت اگر پیر شدیم
مه کله گوشه پی خدمت ما می شکند
که سرافراز به اندازه تقصیر شدیم
اشک تلخ و جگر شور ز ما پرس که جیست
طفل بودیم که باز از شکر و شیر شدیم
غافل از شیوه رندی به سلوک افتادیم
تازه ناکرده دماغ از پی نخجیر شدیم
دوست بر مان نگران از سر شفقت بگذشت
خاک بودیم ز فیض نظر اکسیر شدیم
هر کجا راه دهد اسب بر آن تاز که ما
بارها مات درین عرصه به تدبیر شدیم
شادی هفته به آزادی ما می گردد
همچو آدینه چه سر حلقه زنجیر شدیم
چار فصل چمن عمر ندیدیم افسوس
نارسیده به جوانی ز تعب پیر شدیم
رشک بر پیری ما چرخ و عطارد دارد
پشت خم همچو کمان راست تر از تیر شدیم
خوشتر از عمر زلیخا به طرب برگشتیم
عذر تقصیر عمل در پی تو قیر شدیم
زان دو محراب نشین هندو زنارپرست
پیش کفار به دریوزه تکبیر شدیم
فکر آبادی ایمان «نظیری » کردیم
سوی دلهای خراب از پی تعمیر شدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به تفکر و تأمل درباره زندگی و گذر عمر میپردازد. او از تمناهای بیفایدهاش و تأثیرات آن بر زندگیاش سخن میگوید و به یادآوری عشق به جوانی و حرص و طمعی که در آن وجود داشت، میپردازد. او از دردهای زندگی و تلخیها میگوید و به همین دلیل به حالتی از پختگی و تجربه رسیدن را توصیف میکند. در نهایت، نیز به جستجوی معانی عمیقتر در زندگی، دوستیشان و ایمانشان اشاره میکند و بر نیاز به بازسازی درونی و روحی تأکید دارد.
هوش مصنوعی: ما به خاطر آرزوی نادرست و بیمهابا به دنبال هر کسی رفتیم، اما بدون اینکه از خانه خارج شویم، به قدرت و موفقیت بزرگی دست یافتیم.
هوش مصنوعی: در انتهای عمر به آرزوی نو و تازهای رسیدیم، در حالی که تمایلات و اشتیاقهای جوانی ما همچنان باقی مانده است، حتی اگر سن ما بالا رفته باشد.
هوش مصنوعی: ماه در گوشهای از آسمان برای خدمت به ما نور میتاباند، اما ما بر اثر خطاهایمان، به اندازهای که شایسته بودیم، سر افراز نشدیم.
هوش مصنوعی: از ما بپرسید که چه شده است، اشکهای تلخ و دلهای پر از درد داریم. ما زمانی کودک بودیم و اکنون دوباره به شیری و شکر بازگشتیم.
هوش مصنوعی: ما به شیوههای زیرکانه و عاقلانه آگاه نبودیم و به راه و روشی جدید روی آوردیم، در حالی که هنوز آماده و با تجربه نشده بودیم و همینطور از پی شکار جذابیتها رفتیم.
هوش مصنوعی: دوست ما را با محبت و نگرانی ترک کرد. ما مثل خاک بودیم، اما به واسطه نگاه او به اکسیر و مادهای ارزشمند تبدیل شدیم.
هوش مصنوعی: هر جا که اسب اجازه عبور پیدا کند، به سرعت میتازد. ما بارها در این میدان به فکر و تدبیر گرفتار شدهایم.
هوش مصنوعی: شادی هفته به آزادیمان شبیه روز جمعه میشود، مانند این که ما به حلقه زنجیر وصل شدهایم.
هوش مصنوعی: در طول عمر، نتوانستیم از زیباییهای زندگی بهرهمند شویم، و افسوس که قبل از رسیدن به جوانی، به خاطر سختیها و زحمتهای زندگی، حالا دچار پیری و خستگی شدهایم.
هوش مصنوعی: برخی از افراد به پیری ما حسادت میورزند، در حالی که چرخ فلک و سیاره عطارد در حالتی خمیده و کمانی شکل قرار دارند. ما اما به اندازه تیر، راست و مستقیم شدیم.
هوش مصنوعی: ما با سرور و شادی به زندگی برگشتیم و در عذرخواهی از اشتباهاتمان، دلنگرانی و غم را به دوش کشیدیم.
هوش مصنوعی: از آن دو معبد نشین هندو که به پرستش زنجیر میپردازند، در برابر کافران به دعا و نالیدن افتادهایم.
هوش مصنوعی: به فکر آبادانی ایمان هستیم و برای بازسازی دلهای خراب به سوی آنها میرویم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم
آنقدر بیهده گشتیم که دلگیر شدیم
کس ندیدیم که تلخی نشنیدیم ازو
گرچه با پیر و جوان چون شکر و شیر شدیم
هر کجا دیده ی امید گشودیم بصدق
[...]
بس که ماندیم به زنجیر جنون پیر شدیم
با قد خم شده طوق سر زنجیر شدیم
در جهان بس که گرفتیم کم خود چو هلال
آخرالامر چو خورشید جهانگیر شدیم
بعد صد چله به قدی چو کمان در ره عشق
[...]
جولائی
امئی بود که ما از اثر حکمت او
واقف از سر نهانخانه تقدیر شدیم
اصل ما یک شرر باخته رنگی بود است
نظری کرد که خورشید جهانگیر شدیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.