تا عشق چه ها کند به بلبل
بسیار دریده پرده گل
شمشیر مقربان دریده
دیوانه عشق بی تأمل
برتر بود آستانه عشق
از هرچه خرد کند تعقل
جانان خواهی گذر ز کونین
دنیا سیل است و آخرت پل
بر آتش قهرت ار نشانند
دل خسته مدار در توکل
تا چون رخ دلبران برآری
از خرمن شعله شاخ سنبل
بر مور نهاده اند باری
کافلاک نمی کند تحمل
رحمی که ز دست می رود کار
به غرقه جفا بود تغافل
دوری چو تو یوسفی برآید
از جنس توالد و تناسل
در عشق گریز تا بیابی
ملکی که نکرده کس تخیل
بزم تو و آنگهی «نظیری »
از چرخ نمی کند تنزل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به وقایع و اثرات عشق بر دل و جان انسان میپردازد. شاعر بیان میکند که عشق میتواند هر چیزی را تغییر دهد و حتی آدمی را دیوانه کند. او عشق را برتر از عقل و خرد میداند و دنیا را همچون سیلی که به سمت آخرت میرود توصیف میکند. تأکید میکند که در کمال عشق، انسان باید از دل خسته بگذرد و به سوی معشوق خود پیش برود. همچنین به این نکته اشاره میکند که در عشق واقعی، چیزهایی که هیچکس نمیتواند تصور کند، ممکن است به وقوع بپیوندد. در نهایت، بزم عشق را تنها و بینظیر میداند و راهی برای فرار از حکمتهای دنیوی میبیند تا به حقیقتی والا دست یابد.
هوش مصنوعی: عشق میتواند چه تأثیرات عمیق و شگفتانگیزی بر بلبل داشته باشد که در برابر گل، پردهها را پاره کرده و به راحتی عبور کند.
هوش مصنوعی: شمشیر عاشقان به راحتی میتواند با قاطعیت و بیهیچ درنگی از روی احساسات و عشق عبور کند.
هوش مصنوعی: عشق بالاتر و ارجمندتر از هر چیزی است که عقل و تفکر بتوانند آن را درک کنند.
هوش مصنوعی: اگر به معشوق خود بیندیشی، باید از دنیای مادی و فانی عبور کنی، زیرا این دنیا مانند سیلی است و جاودانگی و حقیقت در آخرت قرار دارد.
هوش مصنوعی: اگر دل خستهات را بر آتش خشم خود نگذاری، بر توکل خود تکیه کن.
هوش مصنوعی: تا زمانی که چهره زیبای دلبرها را از میان شعلههای سوزان سنبلها برآوری.
هوش مصنوعی: بر روی مور یک باری گذاشتهاند که او قادر به تحمل آن نیست.
هوش مصنوعی: وقتی رحم و محبت از دست میرود، به نتیجهای جز ظلم و بیتفاوتی نخواهیم رسید.
هوش مصنوعی: دوری از تو باعث میشود که مانند یوسف که از خانوادهاش جدا شد، احساس تنهایی و ناپایداری کنم.
هوش مصنوعی: در عشق تلاش کن تا به مکانی دست پیدا کنی که هیچ کس قبل از تو آن را تصور نکرده است.
هوش مصنوعی: محفل تو و حال و هوای آنچنان خاصی است که هیچ چیز نمیتواند به پای آن بیاید و از مرتبهی او پایینتر بیفتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر ندانی ز زاغور بلبل
بنگرش گاه نغمه و غلغل
ای دو زلفت چو ماه در آخر
وی رخانت چو مشک در اول
احول اکحلی و متفقند
خلق در حسن احول اکحل
شده بار دگر کسی هم جفت
[...]
آمد از حوت برنهاده ثقل
پیشوای ستارگان به حمل
پر لطایف نموده عرض هوا
در طرایف گرفته طول جبل
کرده بر آب و باد و خاک طباع
[...]
نه به ذاتست ساکن هر دل
بلکه لطفش همی کند منزل
جان بیمار در تراقی وتو
میگشائی ز دست او قیفال
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.