بر خوان ما نمک به ملاحت نشد لذیذ
صدبار تا نسوخت جراحت نشد لذیذ
هرکس به می نداد ردای تکلفی
در کام او شراب اباحت نشد لذیذ
در بحر و بر بجز الم تلخ و شور نیست
جز بر امید سود سیاحت نشد لذیذ
تاجر به عشق خانه به دریا شناور است
محنت جز از تصور راحت نشد لذیذ
رخسار خوب را به وفا قدر و قیمت است
بی میوه بوستان به مساحت نشد لذیذ
تا صبحدم نزد نمکی بر جراحتم
با آن کمال حسن و صباحت نشد لذیذ
لذت ورق ز کلک «نظیری » گرفته است
در نامه ها سخن به فصاحت نشد لذیذ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.