چو عریان شد چمن مرغ از ضرورت خانه میسازد
چو قطح گل بود بلبل به آب و دانه میسازد
چو بر بام و در مردم نشیند جغد ناسازست
مبارک پی بود آن دم که با ویرانه میسازد
ز دشمن خیل در خیل از محبت گوشه چشمی
فسون جاودان را معجزم افسانه میسازد
محبت جزو جزوم را ز هم بیتابتر دارد
تجلی ذره ذره کوه را پروانه میسازد
پیام نوبهاری، تا نگوید ابر نوروزی
کلید باغ را کی شاخ گل دندانه میسازد
به چشم کم نباید دید قدر زیردستان را
فلک صدجا سبو گل میکند پیمانه میسازد
به جز زلف پریشان در خیالم نگذرد چیزی
پری را گوشهٔ ویرانهام دیوانه میسازد
مبادا برگ و بارم کم اگر افشاندهام تلخی
که شکرخنده آن را نقل صد کاشانه میسازد
«نظیری» لازم عشق و جنون جنگست و ناسازی
تو معذوری به مردم مردم فرزانه میسازد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان مسائل مختلفی از زندگی و عشق میپردازد. او با اشاره به زیباییهای طبیعت مانند چمن و گل، از ضرورت و نیازهایی که انسانها دارند صحبت میکند. احساساتی چون عشق و محبت را بررسی میکند و به نقش آنها در ایجاد ارتباطات انسانی اشاره میکند. همچنین بر اهمیت توجه به دیگران و قدرشناسی از زیر دستان تأکید میکند. در نهایت، او از ناپایداری و مشکلات زندگی یاد میکند و عشق و جنون را بهعنوان جنبههای اساسی زندگی انسانی معرفی میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که گل و گیاه از بین میروند و چمن بیپناه میشود، پرندهای مثل مرغ با توجه به نیازش، در آنجا خانهای میسازد. به همین شکل، در زمان کمبود گل و نعمتها، بلبل به دنبال آبی و دانهای برای ماندگاری و زندگیاش میگردد و از هر شرایطی برای ادامه حیات بهره میگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی جغد بر بام و در مردم نشیند، نشانهای از شگون بد است؛ زیرا جغد با ویرانی ارتباط دارد و این به معنای ناهنجاری و بدی است.
هوش مصنوعی: خیل دشمنان را با محبت و نیکی میتوان تحت تأثیر قرار داد و این کار، همچون جادوگری همیشه در یادها باقی میماند و داستانی افسانهای ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: عشق در وجود من چنان شعلهور است که نمیتواند آرام بگیرد. این عشق مانند پروانهای است که از ذرات انرژی کوهها میسازد و آنها را زیبا و جاندار میکند.
هوش مصنوعی: پیام بهار تازه، تا زمانی که ابرهای نوروزی درختان را سیراب نکنند، شکوفهای روی شاخسار گل نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: نباید از مقام و ارزش زیر دستان غافل بود، زیرا برخلاف تصور، کائنات در جاهای مختلف به تزیین و شکل دادن به آنها میپردازد.
هوش مصنوعی: جز زلف آشفتهای که در ذهنم میچرخد، چیزی دیگر نمیتواند به حالم تأثیر بگذارد. این زیبایی دلربا در گوشهٔ خرابهام، دیوانهام میکند.
هوش مصنوعی: مبادا اگر من کمبودهایی دارم، دلیل آن تلخیهایی است که تجربه کردهام، زیرا همان تلخیها میتوانند زیبا و شیرین به نظر برسند و داستان من را به زندگی بسیاری انتقال دهند.
هوش مصنوعی: عشق و جنون که به هم مرتبطاند، مانند جنگی هستند که لازم است. ناهماهنگی و مشکلات تو باعث معذوریّت تو میشود. این شرایط، باعث میشود که مردم، خصوصاً افراد دانا و فرزانه، تحت تأثیر قرار بگیرند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هوای کوی او آوارهام از خانه میسازد
فسون او پدر را از پسر بیگانه میسازد
صلاحم عشق شد کفرم یقین انکار ایمانم
محبت کعبه ویران میکند بتخانه میسازد
قلم در اختیار اوست من چون نقش موهومم
[...]
خرد، دارالشفا و جهل، محنتخانه میسازد
خراب مستیام، کاین هردو را ویرانه میسازد
چنان شایستهٔ عشقم که بعد از سوختن، گردون
ز خاکم بلبل، از خاکسترم پروانه میسازد
دو روزی یاریت گشتم، مذاقم بیحلاوت شد
[...]
فرنگیطلعتی کز دین مرا بیگانه میسازد
اگر در کعبه رو میآورد بتخانه میسازد
گهر بخشند مردان در عوض سنگ ملامت را
به پیری میرسد طفلی که با دیوانه میسازد
چراغ حسن را دست دعا فانوس میگردد
[...]
شکیب عاشقان، معشوق را دیوانه میسازد
محبت، شمع را پروانه پروانه میسازد
ز سنگ محتسب خالی نگردد حلقه مستان
ز خاک یک سبو، ایام صد پیمانه میسازد
به دیوار حرم چون تکیه کردم، چاک زد جامه
[...]
هوای او فلاطون را زخود بیگانه می سازد
نگه را نوبهار جلوه اش دیوانه می سازد
من آن مجنون عنقا جلوه ام کز غایت وحشت
برون از تنگنای آب و گل کاشانه می سازد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.