جهان جوان شد و عقد بهار میبندد
بهار پای جهان در نگار میبندد
ز صنع نشو و نما آب و خاک الوان شد
جماد و نامیه خود را به کار میبندد
نکاح باغ و بهارست و دایه بستان
میان نرگس و دستار خار میبندد
چمن ز صوت بلند هزار پندارد
که رنگ لاله و گل برقرار میبندد
ازین حدیقه چو گل، زود بایدش رفتن
کسی که دل به نوای هزار میبندد
مسافران چمن نارسیده در کو چند
شکوفه میرود و شاخ بار میبندد
ز بیثباتی گل بر درخت پنداری
که غنچه بر سر آتش شرار میبندد
گهی که دامن صحرا ز لاله رنگین است
بدان که خون دلش در کنار میبندد
چه عیش سور میسر شود ز دورانی
که عقد نشئه می با خمار میبندد
وصال شمع چه مهلت دهد به پروانه
که موم گردن آتش به تار میبندد
ز دور چرخ چو ماهیست نان به گردابم
که طعمه بر رسن تابدار میبندد
متاع بخت «نظیری» نیافت در غربت
امید بار به عزم دیار میبندد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای بهار و تغییرات جهان در این فصل میپردازد. شاعر به جوانی و زایش طبیعت اشاره میکند و نشان میدهد که بهار در حال شکوفایی و نو شدن است. باغ و چمن از شادی و لطافت بهرهمندند و گلها در حال شکفتن هستند. با این حال، شاعر به ناپایداری و گذرای زندگی نیز اشاره میکند و میگوید که عمر گلها کوتاه است و باید از زیباییهای آنها لذت برد. او در نهایت به دورانی اشاره میکند که شاید عیش و شادی به دور از غم و اندوه باشد و با یادآوری اختلافات زندگی، به امید روزهای بهتر در دیار خود پایان میدهد.
هوش مصنوعی: جهان به تازگی جوان و شاداب شده و بهار در حال ایجاد زیباییها و آراستگیها در ان است.
هوش مصنوعی: بر اثر آفرینش، آب و خاک رنگ و شکلهای مختلفی به خود میگیرند و اجسام بیجان و زنده، هر کدام به شیوهای خاص به زندگی و کارهای خود ادامه میدهند.
هوش مصنوعی: ازدواج به مانند بهار و باغی است که در آن زیبایی و شکوه وجود دارد، اما در میانه این زیباییها، باید مراقب موانع و دشواریها هم بود.
هوش مصنوعی: چمن به صدای بلندی که میشنود، گمان میکند که این صدا، رنگ لاله و گل را به آن میدهد و آنها را دوستداشتنیتر میسازد.
هوش مصنوعی: زمانی که زندگی مثل یک باغ پر از گل است، باید هر چه زودتر از آن خارج شد، زیرا کسی که دلش به آواز و سرودهای زیبای زندگی وابسته است، نمیتواند در اینجا بماند.
هوش مصنوعی: مسافران، گلهای نارس را در کنار راه میبینند و درختان آماده باردهی هستند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که ناپایداری گل بر درخت در حالتی است که انگار غنچهای در حال آتش گرفتن و شعلهور شدن است. این حالت بیثباتی و خطر را به تصویر میکشد که نشاندهنده fragility و عدم استحکام در طبیعت زندگی است.
هوش مصنوعی: گاه تصور میشود که دامن صحرا با گلهای لاله رنگین شده، اما این زیبایی از رنج و درد دل درونی سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: چه لذتی از زندگی میتوان برد وقتی که دوران خوشی پیدا میشود و حالت مستی با حال کسالت در هم میآمیزد.
هوش مصنوعی: پیوند و نزدیکی شمع به پروانه به قدری زود و سریع است که پروانه هیچ زمانی برای لذت بردن از این نزدیک شدن ندارد. زیرا گرما و شعله آتش، موم وجود پروانه را ذوب کرده و او را به صورت تکهای از جانش در میآورد.
هوش مصنوعی: در دور دنیای پر تلاطم، مانند ماهی در آب، من توانمندی و روزیام را در درگیریها و چالشها مییابم، جایی که طعمهای را به وسیلهی یک ریسمان قوی به دام میزنند.
هوش مصنوعی: نظیری در غم غربت و دوری از دیار خود، ناامید از زندگی و بخت خویش، تصمیم میگیرد که بار سفر را به سمت وطن ببندد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز شکوه گر لبم آن گلعذار میبندد
که ره به گریهٔ بیاختیار میبندد؟
اگر تو در نگشایی به روی من از ناز
به آه من که در این حصار میبندد؟
درین ریاض دل جمع غنچهای دارد
[...]
دلی نسیم به عید بهار می بندد
که پای خود به حنای غبار می بندد
جنون که هیچ ندارد به عقل ویرانی
در خرابه ندانم چکار می بندد
یکی است دوزخ کین و حصار صافدلی
[...]
که طرف از این فلک فتنه بار می بندد
که یک گره چو گشاید هزار می بندد
هوا به روی گل و لاله رنگ می ریزد
بهار پای چمن را نگار می بندد
چمن شکوفهٔ دستار بر سر هر شاخ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.