عالم از عشق در وجود آمد
عشق معمار هست و بود آمد
در بشر کبریای عشق نمود
ملک از عجز در سجود آمد
رد شد از صدر بارگاه شهود
آن که در کار ما حسود آمد
عشق بر تخت از زبر نگریست
عقل و لوح و قلم فرود آمد
هرچه اهلیت نمودن داشت
همه از عشق در نمود آمد
نیست جز عشق و عاشق و معشوق
هرچه در معرض شهود آمد
عقل بر کار عشق سوخت سپند
شکل این گنبد کبود آمد
عشق صنعت نمود بی آلت
بود هرچند از نبود آمد
جامه مجنون درد که خلعت عشق
عاری از جنس تار و پود آمد
عشق را عشق دی و فردا نیست
دیر هم زودتر ز زود آمد
شد جوانی و عشق و حرص به جاست
شعله بنشست و خس به دود آمد
ز سخن بر لب «نظیری » جوش
عشق در گفت و در شنود آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و تأثیر عمیق آن بر جهان و انسانهاست. شاعر بیان میکند که عشق، منشأ وجود و آفرینش است و به عنوان یک معمار بر همه چیز نظارت دارد. عشق موجب به وجود آمدن جلال و شکوه در انسان میشود و در عین حال، عقل را تحتالشعاع قرار میدهد. در اینجا عشق به عنوان تنها حقیقت موجود معرفی میشود که همه چیز از آن برخاسته است. همچنین، عشق بدون نیاز به ابزار و امکانات، خلق و آفرینش میکند و هیچگاه کهنه نمیشود. در نهایت، عشق در کلام و احساسات انسانها تجلی پیدا میکند و همیشه در زندگی بشر حاضر است.
هوش مصنوعی: عشق باعث پیدایش عالم شده است و عشق همانند یک معمار است که وجود را شکل میدهد و به آن معنا میبخشد.
هوش مصنوعی: در وجود انسان، شکوه و عظمت عشق به وضوح دیده میشود، به طوری که فرشتگان از ناتوانی خود در برابر آن، به سجده افتادهاند.
هوش مصنوعی: کسی که نسبت به کار ما حسادت میورزد، از جایگاه مقدس و بالای آگاهی و شناخت گذشت.
هوش مصنوعی: عشق بر تخت نشسته و با نگاهی به عقل و دانش، آنها را وادار به خضوع و تسلیم کرد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که ما به عنوان شایستگی و صلاحیت از آن یاد میکنیم، در واقع، همگی از محبت و عشق نشأت گرفتهاند.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی جز عشق و عاشق و معشوق وجود ندارد، هرچه که در دسترس ماست و قابل مشاهده است، تنها همینها هستند.
هوش مصنوعی: عقل در برابر عشق به زحمت افتاد و به خاطر عشق، این گنبد آبی رنگ به وجود آمد.
هوش مصنوعی: عشق به طور طبیعی و بدون نیاز به وسایل و ابزار خاصی شکل میگیرد، هرچند که گاهی از فقدان و کمبود آغاز میشود.
هوش مصنوعی: مجنون لباس درد را پوشیده است، زیرا عشق او از جنس بدن و مادیات نیست.
هوش مصنوعی: عشق نه به گذشته مربوط است و نه به آینده؛ بلکه همیشه در حال حاضر وجود دارد و هیچ زمانی برای آن دیر یا زود نیست.
هوش مصنوعی: جوانی، عشق و حرص در زندگی احساسی طبیعی و لازم هستند، اما این احساسات به مرور زمان زوال پیدا میکنند و به جای آن، احساسات دیگر مانند بیتفاوتی و ناامیدی جایگزین میشوند.
هوش مصنوعی: از گفتار «نظیری» عشق به طور غلیظ در کلام و در شنیدن بیان شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هرچه از غیب در شهود آمد
هم ز جود تو در وجود آمد
که سخن ز آسمان فرود آمد
سخن از گنبد کبود آمد
زان سپس، هرچه در نمود آمد
از همین پایه در وجود آمد
مطلقی باز در قیود آمد
بی نمودی بصد نمود آمد
جلوه کرد حسنش اندر غیب
شاهد و مشهد و شهود آمد
خواست آئینه برخسارش
[...]
رفت بر میرزا حبیب انعام
خلفی وین به محض جود آمد
جان و تن دیده و دل این اکرام
همه را موجب سجود آمد
لب درآمد به جمع و بیتی خواند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.