مانده ام با دلی از هجر عزیزان مجروح
دیده ام غرقه طوفان چو جگرگوشه نوح
در ره دوست هلاک زن و فرزند به جاست
بر در وصل وداع کس و پیوند فتوح
صد بهانه که یکی برنزند بر تقصیر
صد کنایت که یکی را نبود رنگ وضوح
گاهم از باد هوا سنگ ببارد ظاهر
گاهم از کلک قضا جرم بزاید مشروح
بر دل و سینه من داغ جفا گردد مهر
در رگ و ریشه من قوت بلا گردد روح
نه بخود حامل پیمان محبت گشتم
عشوه یی دیدم و خوش بود سر از جام صبوح
صالح و طالح اگر جمله چو من واجویند
توبه، در توبه ز زشتی بگریزد چو نصوح
سوی رحمان علی العرش توجه کردم
بانگ زد عرش که پاکی ز مکان یا سبوح
در صحبت همه بر روی «نظیری » بستند
به خود ای فاتح ابواب دری کن مفتوح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل از درد جدایی و هجرت عزیزانش سخن میگوید. او خود را در طوفان خیال و اندوه میبیند و به قربانیانی که در راه عشق جان خود را از دست میدهند اشاره میکند. در این راستا، او از ناملایمات و سختیهای زندگی شکایت دارد و به زخمهای عاطفیاش اشاره میکند که در دل و سینهاش باقی ماندهاند. شاعر همچنین به توبه و ندامت از گناهانش میپردازد و در نهایت به سوی رحمان توجه میکند و از او خواستار پاکی و آرامش است. اشعار او نمایانگر جستجوی حقیقت و درخواست کمک از خداوند برای فتح درهای رحمت و محبت است.
هوش مصنوعی: در اینجا، فردی از درد دوری عزیزانش صحبت میکند. او احساس تنهایی و غم عمیقی دارد و در دلش زخمهایی وجود دارد. او همچنین خود را مانند جگرگوشه نوح میبیند که در میانه طوفان غرق شده و بیپناه است. این تصویر نشاندهنده شدت مشکلات و بلاهایی است که او در زندگی تجربه میکند.
هوش مصنوعی: در راه رسیدن به دوست، فدای خانواده و فرزندان شدن جایز است. در آستانه پیوستن به معشوق، باید از جدایی و پیوندها دست برداشت.
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که انسانها به دلایل مختلفی خود را از اشتباهاتشان تبرئه میکنند و بهانههای زیادی میآورند. در عین حال، وقتی به خطاها نگاه میکنیم، بسیاری از حقیقتها و واقعیات روشن نیستند و ممکن است برخی افراد به راحتی از خطاهای خود چشمپوشی کنند.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات از سمت باد، سنگهایی به سمت من میبارد و در مواقعی دیگر، با قلم تقدیر، گناهان و مشکلاتی برایم به وجود میآید.
هوش مصنوعی: دل و سینهام از ستم و ناآرامی آکنده میشود، عشق مانند خون در رگها و ریشههای وجودم جریان پیدا میکند و روح من تحت تأثیر مشکلات قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: من به خودم عهد و پیمان عشق را نبستم، اما وقتی که زیبایی را دیدم، از آن خوشحال شدم و سرم را از جام شراب بلند کردم.
هوش مصنوعی: اگر نیکوکاران و بدکاران هم مانند من به توبه روی آورند، توبهای که از زشتیها فراری است، مانند توبه نصوح خواهد بود.
هوش مصنوعی: به سوی خداوندی که بالای عرش قرار دارد، نگاه کردم و از عرش صدایی شنیدم که میگفت: «آنچه هستی در پاکی و دوری از مکان است، تو نیز باید از آن آلودگیها دور باشی.»
هوش مصنوعی: در میان گفتوگوها، همه به روی «نظیری» تأکید کردند؛ پس ای فاتح، دروازهها را برای خود باز کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زکریا نهد از مشکم مرهم بجروح
شده گیسوی مسیح از بلسانم ممسوح
شاید اینسان که ز حق شد در رحمت مفتوح
بشکند تو به اگر باده گسار است نصوح
ساقی ای قوت دل طاقت تن راحت روح
تا گشائی ز کرم بر رخ ما باب فتوح
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.