اگر او او نماید ید رخ چون مه مه و خور خور
شود ود از جمالش لش مه و خور خور منور ور
منش مه مه نگویم یم که مه مه را نباشد شد
دو گیسو سو مسلسل سل، دو طره ره معنبر بر
یکی چینی ز جعدش دش اگر گر گر گشاید ید
شود ود از نسیمش مش دماغم غم معطر طر
رخانش نش چو لاله له دو چشمش مش چو نرگس گس
دهانش نش چو پسته ته لبانش نش چو شکر کر
عرق رق میکند گل گل ز رویش یش به بستان تان
خجل جل میشود ود ود ز قدش دش صنوبر بر
مرادم دم جز او او او نباشد شد که باشد شد
وصالش لش به عمرم رم دمی می می میسر سر
دلم لم خوش نخواهد هد شدن دن با کلامش مش
مشرف رف اگر گردد به تحسین سین دلبر بر
ازین سان سان غزلها ها نسیمی می بگفتا تا
موشح شح مسجع جع مرصع صع مکرر رر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به زیباییهای شخصی معشوق اشاره دارد و با تشبیهات مختلف، جمال و جذابیت او را توصیف میکند. شاعر از زیباییهای چهره، مو و رفتار معشوق سخن میگوید و او را با عناصر طبیعی چون ماه، گل و شکر مقایسه میکند. احساس عشق و وابستگی عمیق شاعر به معشوق خود را به تصویر میکشد و بیان میکند که هیچ چیزی برای او مهمتر از وصال معشوق نیست. در نهایت، شاعر ابراز میکند که غزلهایش نتیجه الهام از این عشق والای اوست.
هوش مصنوعی: اگر او چهرهاش را مانند ماه و خورشید نشان دهد، جلوهاش برای من چون ماه و خورشید روشن خواهد شد.
هوش مصنوعی: من به زیبایی و لطافت آن کسی که به او علاقه دارم اشاره میکنم، که شبیه مه تنها و بینظیر است. دو گیسوان او مانند زنجیرهایی به هم متصلاند و دو دسته موهایش نمادین و باشکوهاند.
هوش مصنوعی: یکی با موی پیچ و تابش، چنان جذبهای دارد که اگر خنکی نسیم به آن برسد، بویی خوش و معطر ایجاد میکند که دل مرا پر از شادمانی میکند.
هوش مصنوعی: صورتش مانند لاله و چشمانش همچون نرگس است. دهانش شبیه به پسته و لبهایش مانند شکر به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: عرق بر روی گلها میچکد و بهخاطر زیباییاش، در باغستانها باعث شرمی میشود. قامت او همانند کاجها بلند و دلفریب است.
هوش مصنوعی: مراد من فقط اوست و غیر او چیزی نمیخواهم. وجود او سبب شده که در طول عمرم تنها به یاد او باشم و لحظهای آرامش یابم.
هوش مصنوعی: دل من نخواهد آرامش را از دست بدهد، اگر کلام محبوبم بر من تاثیر بگذارد و اگر او مرا ستایش کند.
هوش مصنوعی: بهطور خلاصه، در این متن به زیبایی و لطافت شعر پرداخته شده و از موسیقی کلمات و ریتمشان سخن گفته شده است. این بیان، حس دلنشینی از کلام و تأثیر آن بر روح انسان را منتقل میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نگارینا، شنیدستم که: گاه محنت و راحت
سه پیراهن سلب بودهست یوسف را به عمر اندر
یکی از کید شد پر خون، دوم شد چاک از تهمت
سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر
رخم ماند بدان اول، دلم ماند بدان ثانی
[...]
گه آن آراسته زلفش زره گردد گهی چنبر
گه آن پیراسته جعدش ببارد مشگ و گه عنبر
رخی چون نو شکفته گل ، همه گلبن برنگ مل
همه شمشاد پر سنبل ، همه بیجاده پر شکر
برو از نیکوئی معنی ، بغمز از جادوئی دعوی
[...]
کهی چون طور سینا بود ازو آویخته ثعبان
ز پشت او درخشنده کف موسی پیغمبر
به پشت ژندهپیلان برنشسته ناوکاندازان
چو عفریتان آتشبار بر کوه گران پیکر
عروس ماه نوروزی چه کرد آن دانۀ گوهر؟
که نورش ماه تابان بود و سعدش زهرۀ ازهر
هزاران صورت رنگین نگاریده برو مانی
هزاران پیکر طبعی بر آورده از و آزر
بر آن هر صورتی رخشان ، زمشک لعلگون صدره
[...]
اگر بتگر چنو داند نگاریدن یکی پیکر
روا باشد اگر دعوی خلاقی کند بتگر
نه چون او پیکری آید نه حورالعین چنو زاید
نه گر باشد پری شاید چنو هرگز پری پیکر
بدو رخ چون شکفته گل بدو لب چون فشرده مل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.