ای چشم تو بر هم زده حال دل ما را
زلف تو بر آشفته من بی سر و پا را
آن چشم سیه دل که کمان دارد از ابرو
ترکیست که پیوسته زند راه خطا را
زنجیر نهد طرهٔ تو آب روان را
در دام کشد گیسوی تو باد صبا را
ما گرد تو ای سرو چو آبیم که باشد
آسودگی از سایهٔ اقبال تو ما را
ما از دهن تنگ بتان وعدهٔ شیرین
بسیار شندیم و ندیدیم وفا را
صد بار به حج رفتن حاجی نکند سود
یکبار همان به که رود راه صفا را
رفتن به در خانه خدا را نتوانیم
لطفی بکن و پیغام بر، ای باد خدا را
ای خواجه تو دانی و هواخواهی سلطان
من معتقدم همت رندان گدا را
تا یار سوی خود بکشد همچو کمانم
روزی بنشانم به نشان تیر دعا را
ناصر چو خضر در ظلمات سر زلفش
از چاه زنخدان تو خورَد آب بقا را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف عشق و زیبایی معشوق میپردازد و احساسات عاشقانه را به تصویر میکشد. شاعر به زیبایی چشمهای معشوق، زلفهای آشفته و جذابیت او اشاره میکند و بیان میکند که این زیباییها دل او را به تلاطم میاندازد. او همچنین به سرگردانی و بیقراریاش در مقابل این زیباییها اشاره کرده و از وعدههای شیرین عاشقانه که هیچگاه به حقیقت نپیوسته سخن میگوید. در نهایت، شاعر از امید به وصال یار و درخواست از باد رحمت برای رساندن پیغام به معشوق یاد میکند و به نوعی به عمق احساس و آرزوهایش اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ای نگاه تو که با یک حرکت، حال و روز ما را به هم میریزی، زلفهای تو هم همه چیز را به هم ریخته و من که بیکس و کارم، در این آشفتگی غرق شدهام.
هوش مصنوعی: چشم سیاه و غمگینی که مانند کمانی دیده میشود، ناشی از ابرویی است که همیشه انسان را به سمت اشتباهات و انحرافات میبرد.
هوش مصنوعی: موهای تو مانند یک زنجیر آب را در دامن خود میگیرد و نسیم صبح نیز در چنگ گیسوان تو اسیر میشود.
هوش مصنوعی: ما مانند آب دور تو میگردیم، چون آسودگی و آرامش ما به سایهی اقبال و خوش شانسی تو بستگی دارد.
هوش مصنوعی: ما از لبهای زیبای معبودان، وعدههای خوشمزه و دلپذیری را شنیدهایم، اما هیچ وقت وفای به این وعدهها را ندیدهایم.
هوش مصنوعی: مشخص است که رفتن مکرر به حج چندان فایدهای ندارد، اما بهتر است یک بار به درستی و با نیت خالص به مکانهای مقدس و راههای معنوی مانند صفا مراجعه کنیم.
هوش مصنوعی: اگر نتوانیم به درگاه خدا برویم، دست کم لطفی کن و پیام مرا برسان، ای باد خدا.
هوش مصنوعی: ای آقا، تو خودت میدانی که من عاشق و هوادار سلطان هستم و به اراده و تلاش رندان و گداها اعتقاد دارم.
هوش مصنوعی: وقتی که محبوب به سمت من بیاید، همچون کمان کشیده میشوم و روزی از روی خواسته و دعا، میخواهم نشانهای از عشق او را بر دل داشته باشم.
هوش مصنوعی: ناصر مانند خضر در تاریکیهاست، موی سرش از چاه زنخدان تو، جان و حیات جاودانی را مینوشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر راه بود بر سر کوی تو صبا را
در بندگیت عرضه کند قصه ما را
ما را بسرا پرده ی قربت که دهد راه
بر صدر سلاطین نتوان یافت گدا را
چون لاله عذاران چمن جلوه نمایند
[...]
ای عید رخت کعبه دل اهل صفا را
هر لحظه صفایی دگر از روی تو ما را
تو کعبه حسنی و سر زلف تو حرم روح قدس را
در موقف کون تو مفام اهل صفا را
لبیک زنان بر عرفات سر کویت
[...]
چون کعبهٔ وصل تو مقامست صفا را
در قبلهٔ خود آی، تا بپرستیم خدا را
چون غنچه کسی یافت هوای سر کویت
کاندر دل تنگش نبود راه هوا را
تو تازه بهاری و به سودای تو چون گل
[...]
رحمی بکن آخر به من خسته خدا را
از حد مبر آخر به دلم جور و جفا را
زین بیش نماندهست مرا طاقت هجران
آخر نظری کن به من از لطف، خدا را
یک شب ز سر لطف، تو بر وعده وفا کن
[...]
سیمین ذقنا سنگدلا لاله عذارا
خوش کن به نگاهی دل غم پرور ما را
این قالب فرسوده گر از کوی تو دور است
القلب علی بابک لیلا و نهارا
آزرده مبادا که شود آن تن نازک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.