هر که یک دم همدم آن دلبر زرگر شود
سنگ گیرد لعل گردد خاک گیرد زر شود
چشم قلابی که با آن سیمتن من دیده ام
رفته رفته همچو طفل اشک سیماور شود
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
هر که یک دم همدم آن دلبر زرگر شود
سنگ گیرد لعل گردد خاک گیرد زر شود
چشم قلابی که با آن سیمتن من دیده ام
رفته رفته همچو طفل اشک سیماور شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر تأثیر عمیق عشق و زیبایی است. شاعر میگوید که هر کسی که لحظهای با معشوقی زیبا و بااستعداد وقت بگذراند، میتواند از وضعیت نامطلوب خود تغییر کند و به کمال و زیبایی دست یابد. همچنین، اشاره به چشمان زیبای معشوق دارد که به تدریج به دلفریبی و سادگی کودکانه تبدیل میشود. به طور کلی، شعر از قدرت عشق و زیبایی سخن میگوید و چگونگی تغییر انسانها از یک حالت به حالت دیگر را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: هر کس که حتی برای یک لحظه با آن محبوب ماهر در گلدوزی همراه شود، از حالت بیارزشی به ارزش و زیبایی تبدیل خواهد شد. سنگ، به جواهر مبدل میشود و خاک، به طلا.
هوش مصنوعی: چشم مصنوعی که به خاطر آن، زیبایی من را نگه داشتهام، کمکم مانند یک کودک اشک میریزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باد نورزی همی در بوستان بتگر شود
تا ز صنعش هر درختی لعبتی دیگر شود
باغ همچون کلبۀ بزّاز پر دیبا شود
باد همچون طلبۀ عطار پر عنبر شود
سونش سیم سپید از باغ بردارد همی
[...]
گر نه آیین جهان از سر همی دیگر شود
چون شب تاری همی از روز روشن تر شود
روشنایی آسمان را باشد و امشب همی
روشنی بر آسمان از خاک تیره بر شود
روشنی بر آسمان زین آتش جشن سده ست
[...]
باد نوروزی همی در بوستان سامر شود
تا به سحرش دیدهٔ هر گلبنی ناظر شود
گل که شب ساهر شود پژمرده گردد بامداد
وین گل پژمرده چون ساهر شود زاهر شود
ابر هزمان پیش روی آسمان بندد نقاب
[...]
آمد آن فصلی کزو طبع جهان دیگر شود
هر زمین از صنعت او آسمان پیکر شود
باغ او مانند صورتخانهٔ مانی شود
باغ ازو مانند لعبتخانهٔ آزر شود
کوهسار از چادر سیمابگون آید برون
[...]
دور عالم جز به آخر نامدست از بهر آنک
هر زمان بر رادمردی سفلهای مهتر شود
آن نبینی آفتاب آنجا که خواهد شد فرو
سایهٔ جوهر فزون ز اندازهٔ جوهر شود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.