جهان پر شهد از لبهای خندان تو می گردد
حلاوت کامیاب از شکرستان تو می گردد
نگه از گوشه چشم تو ترکش بسته می خیزد
سپاه فتنه سرگردان مژگان تو می گردد
نزاکت می خورد از روی آتشناک تو سیلی
لطافت آب از چاه زنخدان تو می گردد
فلک داری هوای دست بوس آستین تو
زمین چون گرد در دنبال دامان تو می گردد
پریشان کرده خود را نافه آهو به کشورها
به جستجوی زلف عنبرافشان تو می گردد
ز شب تا روز گردون از کواکب آسمانها را
چراغان کرده بر صحن گلستان تو می گردد
کنار حیرتم واکرده آغوش تهیدستی
چو طوق هاله گرد ماه تابان تو می گردد
در آتش می نشیند می گدازد آب می گردد
چراغ طور تا شمع شبستان تو می گردد
به گردن کرده سرو از طوق قمری فوطه زاری
به استقبال شمشاد خرامان تو می گردد
حصاری کی تواند ساختن فانوس مشعل را
سر خود می خورد هر کس نگهبان تو می گردد
نظر از کوچه باغ آستینت تازه می آید
تماشا خرم از چاک گریبان تو می گردد
کند در دیده اش نظاره کار میل آتش را
همان چشمی که محروم از گلستان تو می گردد
تنم را پیرهن چون تار تا گردن فرو برده
مگر دست نسیمی طرف دامان تو می گردد
ز چشم انتظارت سیدا بادام می روید
کدام آهو نگه امروز مهمان تو می گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره دارد و توصیفاتی شاعرانه از تأثیر او بر جهان و طبیعت ارائه میدهد. معشوق با لبخندهایش، جهان را شیرین میکند و نگاهش باعث ایجاد فتنه و شوق میشود. او به قدری جذاب است که حتی آتش نیز از زیباییاش میکاهد و دور و برش را روشن میکند. زمین و آسمان به دنبال او میگردند و زیباییهای طبیعی با حضور او برجستهتر میشوند. شاعر به شدت تحت تأثیر معشوق است و انتظار او را با امید و عشق توصیف میکند. در نهایت، این شعر نشاندهندهی عشق عمیق و زیبایی است که معشوق در زندگی شاعر به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: دنیای اطراف ما به واسطه لبخندها و شادی تو پر از شیرینی و لذت میشود و کامیابی و خوشی از وجود تو نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: از گوشه چشم تو، نگاهت به مانند تیر، به دلهای عاشقان میزند و عشق و فتنهای را برمیانگیزد. مژگان تو مانند سربازانی هستند که در حال گشت و گذار در دلهای مردم هستند.
هوش مصنوعی: لطافت و نرمی چهرهات آنقدر زیبا و دلنشین است که حتی آتش نیز از آن متاثر میشود و مانند سیلی ملایم آب از چاه، به آرامی و لطافت از آن جاری میشود.
هوش مصنوعی: آسمان و ستارهها همیشه در آرزوی نزدیک شدن به تو هستند و زمین نیز مانند گرد و غبار در جستجوی دامان تو میچرخد.
هوش مصنوعی: عشق تو آنچنان مرا آشفته کرده است که نزدیکترین موجودات به من، مانند نافه آهو، در همه جای دنیا به دنبال زلف تو میگردند.
هوش مصنوعی: از شب تا روز، آسمان با ستارهها روشن میشود و بر باغ گل تو میچرخد.
هوش مصنوعی: کنار حیرت من، آغوش فقر باز شده است. همانند حلقهای از نور که دور ماه درخشان میچرخد، این آغوش نیز دور من میچرخد.
هوش مصنوعی: در آتش قرار میگیرد، ذوب میشود و تبدیل به آب میشود. چراغ کوه طور میشود تا شمع مکان تو باشد.
هوش مصنوعی: سرو به خاطر زیبایی و قامتش از طوق پرندهی قمر مانند میگذرد و به سمت شمشاد که با زیبایی میرقصید، با احترام و فروتنی نزدیک میشود.
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند حصاری برای نگهداری از چراغی که نورش را خود میخورد بسازد. هر کسی که بخواهد نگهبان تو باشد، در حقیقت خود را فدای تو میکند.
هوش مصنوعی: با نگاه به آستین تو، طراوت و زیبایی به چشم میآید و شادی از شکاف گریبان تو میخیزد.
هوش مصنوعی: چشمی که از زیباییهای تو بیبهره است، فقط مشغول تماشای آتش و سوختن است.
هوش مصنوعی: تنم را مانند توری به گردن پیچیدهام، انگار فقط یک نسیم میخواهد دامن تو را لمس کند.
هوش مصنوعی: چشمان منتظر تو باعث میشود که درختان بادام میوه بدهند. امروز کدام آهو به عنوان مهمان وارد میشود و تو را میبیند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل یاقوت را خون می کند لعل سخنگویت
قلمها سینه چاک از خط ریحان تو می گردد
چه اندام لطیف است این که گل با آن سبکروحی
نفس دزدیده در چاک گریبان تو می گردد
تعجب نیست گر پروانه در بیرون در سوزد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.