نه آن شیرم که با دشمن برآیم
مرا این بس که من با من برآیم
چو خاک پای عشقم تو یقین دان
کز این گِل چون گل و سوسن برآیم
سیهپوشم چو شب من از غم عشق
وزین شب چون مه روشن برآیم
از این آتش چو دودم من سراسر
که تا چون دود از این روزن برآیم
منم طفلی که عشقم اوستاد است
بنگذارد که من کودن برآیم
شوم چون عشق دایم حی و قیوم
چو من از خواب و از خوردن برآیم
هلا تن زن چو بوبکر ربابی
که تا من جان شوم وز تن برآیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.