شاهزاده پیش شه حیران این
هفت گردون دیده در یک مشت طین
هیچ ممکن نه ببحثی لب گشود
لیک جان با جان دمی خامش نبود
آمده در خاطرش کین بس خفیست
این همه معنیست پس صورت ز چیست
صورتی از صورتت بیزار کن
خفتهای هر خفته را بیدار کن
آن کلامت میرهاند از کلام
وان سقامت میجهاند از سقام
پس سقام عشق جان صحتست
رنجهااش حسرت هر راحتست
ای تن اکنون دست خود زین جان بشو
ور نمیشویی جز این جانی بجو
حاصل آن شه نیک او را مینواخت
او از آن خورشید چون مه میگداخت
آن گداز عاشقان باشد نمو
همچو مه اندر گدازش تازهرو
جمله رنجوران دوا دارند امید
نالد این رنجور کم افزون کنید
خوشتر از این سم ندیدم شربتی
زین مرض خوشتر نباشد صحتی
زین گنه بهتر نباشد طاعتی
سالها نسبت بدین دم ساعتی
مدتی بد پیش این شه زین نسق
دل کباب و جان نهاده بر طبق
گفت شه از هر کسی یک سر برید
من ز شه هر لحظه قربانم جدید
من فقیرم از زر از سر محتشم
صد هزاران سر خلف دارد سرم
با دو پا در عشق نتوان تاختن
با یکی سر عشق نتوان باختن
هر کسی را خود دو پا و یکسرست
با هزاران پا و سر تن نادرست
زین سبب هنگامهها شد کل هدر
هست این هنگامه هر دم گرمتر
معدن گرمیست اندر لامکان
هفت دوزخ از شرارش یک دخان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاهزاده با حیرت به شهوار شه نگریسته و از خود میپرسد که مفهوم عمیق این هفت گردون در یک مشت طین چیست. او متوجه میشود که بیان نمیتواند تمامی معانی را منتقل کند و حس کرده که حقیقت در درون جان آدمی نهفته است. شاعر از ما میخواهد که تصویری از خود بسازیم و بیداری را از حالت خواب طلب کنیم. او بر این باور است که عشق، روح را به صحت میرساند و رنجها، حسرتهایی بر دلی بیراحت گذاشتهاند.
عشق باید برتر از هر درد و رنجی باشد و به ما شفا دهد. او تاکید میکند که عشق حقیقی فراتر از اصطلاحات و واژههاست و نباید به سطح عشق بسنده کرد. همچنین دانشجویان عشق باید دو پا داشته باشند (استقامت و اراده) و از یک سر برای عشق گام بردارند. در نهایت، شاعر همه این دردها و رنجها را بهانهای برای نزدیکتر شدن به عشق واقعی و الهی میداند و بر اهمیت شناخت عمیق در عرصه عشق تاکید میکند.
هوش مصنوعی: شاهزاده در حضور پادشاه با تعجب به این هفت آسمان نگاه میکند و میبیند که همهی آنها در یک مشت گل جمع شدهاند.
هوش مصنوعی: هیچکس در اینجا به حرف نیامده است، اما همیشه بین جانها ارتباطی وجود دارد که باعث میشود سکوت نتواند آن را قطع کند.
هوش مصنوعی: او در ذهنش فکر میکند که این کینه بسیار پنهان است و این همه معنی وجود دارد، پس آنچه که به صورت میآید چیست؟
هوش مصنوعی: چهرهای از زیبایی تو را رها کن، زیرا که تو در خواب هستی و باید هر کسی را که در خواب است، بیدار کنی.
هوش مصنوعی: سخن تو انسان را از گرفتاریها نجات میدهد و حالت خوش تو، انسان را از غم و اندوه بیرون میآورد.
هوش مصنوعی: عشق موجب نجات جان انسان است و رنجهایی که در این راه تحمل میشود، نتیجه هر دلخوشیای است که آرزوی آن را داریم.
هوش مصنوعی: ای بدن، حالا دست خود را از این روح پاک کن، و اگر جز این روح، روح دیگری نمییابی، آن را جستجو کن.
هوش مصنوعی: نتیجه آن است که آن پادشاه نیکو او را نوازش میکرد و او مانند ماه در برابر آن خورشید ذوب میشد.
هوش مصنوعی: عاشقان در حال ذوب شدن و نرم شدن در عشق هستند، مانند ماه که در آسمان در حال درخشیدن و تازه شدن است.
هوش مصنوعی: همه افرادی که در زحمت و رنج هستند، دارویی برای دردهای خود دارند. امیدوارم صدای این فرد رنجور نیز به گوش برسد و به دردش افزوده نشود.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که شیرینی و خوشمزگی این شربت از هیچ چیز دیگری بهتر نیست و هیچ درمانی نمیتواند به اندازهی این شربت دلپذیر باشد. در واقع، شاعر از لذت و تاثیر مثبت این شربت در مقابل هر نوع بیماری و ناراحتی صحبت میکند و بر ارزش آن تأکید میکند.
هوش مصنوعی: این بیانیه به اشاره به این موضوع است که برخی لحظات خاص و معنوی ارزش بیشتری نسبت به سالها عبادت و طاعت دارند. در واقع، میگوید که حتی اگر کسی سالها عبادت کرده باشد، ممکن است یک لحظه خاص از تقوا و پرهیزکاری از گناه، بسیار ارزشمندتر باشد. این به ما یادآوری میکند که توجه به لحظات معنوی و درستکاریهای کوتاهمدت، میتواند اثرات عمیقتری در زندگی ما داشته باشد.
هوش مصنوعی: مدتی است که از این پادشاه به دلیل مسائل عاطفی و روحی در رنج و عذاب هستم، گویی دل و جانم در آتش سوخته است.
هوش مصنوعی: پادشاه دستور داد تا از هرکس یک سر جدا کنند، اما من هر لحظه برای او جانم را فدای او میکنم.
هوش مصنوعی: من از نظر مالی فقیر هستم، اما از نظر مقام و شخصیت، بسیار ارزشمندم و وجود من پر از شخصیت و شکوه است.
هوش مصنوعی: در عشق نمیتوان با دو پا قدم برداشت، و با یک سر نمیتوان در آن شکست خورد.
هوش مصنوعی: هر شخصی تنها یک بدن و یک سر دارد، اما در عین حال، بسیاری از افراد و اجزا در اطراف او وجود دارند که میتوانند نادرست و نامناسب باشند.
هوش مصنوعی: به خاطر همین، هر روز شلوغی و هیاهو افزایش مییابد و این شلوغی هر لحظه داغتر و شدیدتر میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به وجود منبعی پر از انرژی و گرما در فضایی نامحدود اشاره دارد که از شدت حرارت آن، هفت داغ و آتش را ایجاد میکند و حتی یک بخار از آن به خارج میرود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.