اهل نار و خلد را بین هم دکان
در میانشان برزخ لایبغیان
اهل نار و اهل نور آمیخته
در میانشان کوه قاف انگیخته
همچو در کان خاک و زر کرد اختلاط
در میانشان صد بیابان و رباط
همچنانک عقد، دَر دُر و شبه
مختلط چون میهمان یکشبه
بحر را نیمیش شیرین چون شکر
طعم شیرین رنگ روشن چون قمر
نیم دیگر تلخ همچون زهر مار
طعم تلخ و رنگ مظلم همچو قار
هر دو بر هم میزنند از تحت و اوج
بر مثال آب دریا موج موج
صورت بر هم زدن از جسم تنگ
اختلاط جانها در صلح و جنگ
موجهای صلح بر هم میزند
کینهها از سینهها بر میکند
موجهای جنگ بر شکل دگر
مهرها را میکند زیر و زبر
مهر تلخان را به شیرین میکشد
زانک اصل مهرها باشد رشد
قهر شیرین را به تلخی میبرد
تلخ با شیرین کجا اندر خورد
تلخ و شیرین زین نظر ناید پدید
از دریچهٔ عاقبت دانند دید
چشم آخربین تواند دید راست
چشم آخُربین غرورست و خطاست
ای بسا شیرین که چون شکر بود
لیک زهر اندر شکر مضمر بود
آنک زیرک تر، به بو بشناسدش
و آن دگر چون بر لب و دندان زدش
پس لبش ردش کند پیش از گلو
گرچه نعره میزند شیطان کلوا
و آن دگر را در گلو پیدا کند
و آن دگر را در بدن رسوا کند
وان دگر را در حدث سوزش دهد
ذوق آن زخم جگردوزش دهد
وان دگر را بعد ایام و شهور
وان دگر را بعد مرگ از قعر گور
ور دهندش مهلت اندر قعر گور
لابد آن پیدا شود یوم النشور
هر نبات و شکری را در جهان
مهلتی پیداست از دور زمان
سالها باید که اندر آفتاب
لعل یابد رنگ و رخشانی و تاب
باز تره در دو ماه اندر رسد
باز تا سالی گل احمر رسد
بهر این فرمود حق عز و جل
سورة الانعام در ذکر اجل
این شنیدی مو بمویت گوش باد
آب حیوانست خوردی نوش باد
آب حیوان خوان مخوان این را سخن
روح نو بین در تن حرف کهن
نکتهٔ دیگر تو بشنو ای رفیق
همچو جان او سخت پیدا و دقیق
در مقامی هست هم این زهر مار
از تصاریف خدایی خوشگوار
در مقامی زهر و در جایی دوا
در مقامی کفر و در جایی روا
گرچه آنجا او گزند جان بود
چون بدینجا در رسد درمان بود
آب در غوره ترش باشد ولیک
چون به انگوری رسد شیرین و نیک
باز در خم او شود تلخ و حرام
در مقام سرکگی نعم الادام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی تفاوتها و آمیزههای ظاهری و باطنی در زندگی و جهان اشاره میکند. به نوعی، آنجا که اهل نور و نار در حال آمیختگی هستند، هم در صلح و هم در جنگ، بیانگر تناقضات وجودی در انسانها و بنیانهای زندگی است. شاعر به تشبیه طعمها، مانند شیرینی و تلخی، به زندگی و تجربیات بشری میپردازد و تأکید میکند که در پس ظواهر شیرین ممکن است زهر پنهان باشد و برعکس.
در نهایت، به این نکته اشاره میکند که در مقامهای مختلف، چهرهای از زهر و دوا وجود دارد و در نهایت همه چیز به شناخت و بصیرت نیاز دارد تا حقیقت را بشناسیم و درک کنیم. انسان باید با بینش عمیق به امور نگاه کند تا متوجه تناقضات و معانی پنهان در زندگی شود.
هوش مصنوعی: مردم جهنم و بهشت را در حالتی میبینی که میان آنها حائلی وجود دارد که مانع از دستیابی آنان به یکدیگر میشود.
هوش مصنوعی: دستههای مختلفی از مردم، شامل افراد نیکوکار و بدکار، در کنار یکدیگر زندگی میکنند و در این میان، سختیها و موانع همچون کوهی بزرگ به چشم میخورند.
هوش مصنوعی: در دل زمین، خاک و طلا به هم آمیختهاند و میان آنها صدها بیابان و مکان برای اقامت وجود دارد.
هوش مصنوعی: همانطور که عقد و پیمان میان مردم گاه به شکل مختلط و غیرمعمول درمیآید، زندگی و روابط هم میتواند گاهی موقتی و گذرا باشند، مانند میهمانی که فقط یک شب در خانهای توقف میکند.
هوش مصنوعی: نصف دریا مانند شکر تلخی را ندارد و طعم شیرینش باعث روشنی رنگش همچون ماه میشود.
هوش مصنوعی: نیمهی دیگر مثل زهر مار تلخ و با طعمی تلخ است و رنگش هم تیره و شبیه قارچ میباشد.
هوش مصنوعی: هر دو با هم به هم میزنند، مثل امواج دریا که از پایین و بالا به هم برخورد میکنند.
هوش مصنوعی: از هم گسیختن ظاهری از بدن، در شرایطی که جانها در صلح و جنگ با هم آمیختهاند.
هوش مصنوعی: موجهای صلح باعث میشود که کینهها کنار بروند و از دلها بیرون بیفتند.
هوش مصنوعی: موجهای جنگ بر چهرهی مهر و محبت اثر میگذارد و آن را تغییر میدهد و بر هم میریزد.
هوش مصنوعی: محبت تلخ را به شیرینی تبدیل میکند، زیرا اصل محبتها رشد و باروری است.
هوش مصنوعی: با رفتن عشق شیرین به جدایی، تلخی روزگار هیچگاه با شیرینی عشق قابل مقایسه نیست.
هوش مصنوعی: نمیتوان از نگاه حال، تلخی و شیرینی زندگی را به خوبی درک کرد؛ فقط با نگاهی به آینده و نتیجه کارها میتوان به حقیقت آنها پی برد.
هوش مصنوعی: چشم آخرین بین میتواند حقیقت را ببیند، اما چشمی که فقط به ظواهر توجه دارد، به غرور و اشتباه دچار میشود.
هوش مصنوعی: خیلی از چیزها به ظاهر شیرین و خوشمزهاند، اما در زیر ظاهر زیبا ممکن است خطر و سمّی نهفته باشد.
هوش مصنوعی: او به خوبی میتواند با بوی او را شناسایی کند، در حالی که دیگری فقط وقتی به لب و دندانش برخورد کرد، میتواند او را بشناسد.
هوش مصنوعی: پس لبش را قبل از اینکه صدا از گلویش خارج شود، برساند؛ هرچند شیطان به فریاد سر میدهد که بخورید.
هوش مصنوعی: این نفر را در گلو شناسایی کند و آن فرد دیگر را در بدن آبروریزی کند.
هوش مصنوعی: یکی دیگر را با درد و سوزش احساس میکند، زیرا احساس زخم بر دلش تاثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: از یک سو، پس از مدتها و گذشتن از روزها و ماهها، و از سوی دیگر، بعد از مرگ از عمق زمین.
هوش مصنوعی: اگر به او مهلت دهند تا در عمق قبر بماند، به ناچار در روز قیامت آشکار خواهد شد.
هوش مصنوعی: هر گیاه و شیرینی در این دنیا فرصتی برای بروز و شکوفا شدن دارد که از گذر زمان برخوردار است.
هوش مصنوعی: سالها طول میکشد تا در نور خورشید، رنگ و درخشندگی و جلا پیدا کند.
هوش مصنوعی: در دو ماه آینده، باز هم پرندهای به سمت ما خواهد آمد و پس از یک سال، گل قرمزی خواهد شکفت.
هوش مصنوعی: برای اینکه خداوند عظیم و جلیل در سوره انعام به بیان موضوع مرگ و سرنوشت انسانها پرداخته است.
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به زیبایی و لطافت موها اشاره دارد و به نظر میرسد که نمادی از زندگی و آزادی است. باد به موها میوزد و این احساس را به وجود میآورد که مانند یک نوشیدنی تازه و زنده، زندگی جاری است. در واقع، باید از زیباییها و لحظات زندگی لذت برد و آنها را تجربه کرد.
هوش مصنوعی: آب حیات را از سفرهای به نام "خوان" نخواه، بلکه به این نکته توجه کن که روح جدیدی در وجود انسان وجود دارد که در کلامی قدیمی نهفته است.
هوش مصنوعی: دوست عزیز، نکتهای که باید به آن توجه کنی این است که مانند جان انسان، موضوعی که در حال بحث است، به طور واضح و جزئی قابل مشاهده است.
هوش مصنوعی: در موقعیتی وجود دارد که این زهر مار، به لطف وعطای الهی، خوشبو و دلپذیر خواهد بود.
هوش مصنوعی: در یک موقعیت، چیزی میتواند مضر باشد و در موقعیتی دیگر همین چیز میتواند مفید واقع شود. همچنین در یک جا ممکن است چیزی نادرست به نظر برسد، اما در جایی دیگر همان چیز قابل قبول و مشروع است.
هوش مصنوعی: هرچند در آنجا خطراتی وجود دارد که جان را تهدید میکند، اما زمانی که به اینجا میرسد، درمان و نجاتی فراهم میشود.
هوش مصنوعی: آب درون غوره تلخ است، اما وقتی که به انگور تبدیل میشود، شیرین و خوشمزه میشود.
هوش مصنوعی: در این بیت میتوان گفت که وقتی انسان به حالت خم و مستی میرسد، برخی از لذتهای زندگی برای او تلخ و ناپسند میشود، و این حالت به او اجازه نمیدهد تا از نعمات واقعی زندگی بهرهمند شود. در واقع، غرق شدن در حالتی از شور و مستی ممکن است او را از لذتهای واقعی محروم کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.