هر علمی که آن به تحصیل و کسب در دنیا حاصلشود آن علم ابدان است و آن علم که بعد از مرگ حاصلشود آن علم ادیان است، دانستن علم اَنَاالحق علم ابدان است، اَنَاالحق شدن علم ادیان است. نور چراغ و آتش را دیدن، علم ابدان است، سوختن در آتش یا در نور چراغ، علم ادیان است. هرچ آن دیده است علم ادیان است، هرچ دانش است علم ابدان است. میگویی محققّ دید است و دیدن است باقی علمها علم خیال است. مثلاً مهندس فکر کرد و عمارت مدرسهای را خیال کرد هرچند که آن فکر راست و صواب است اما خیال است؛ حقیقت وقتی گردد که مدرسه را برآرد و بسازد اکنون از خیال تا خیال فرقهاست. خیال ابوبکر و عمر و عثمان و علی بالای خیال صحابه باشد و میان خیال و خیال فرق بسیارست. مهندسِ دانا خیالِ بنیادِ خانهای کرد و غیرمهندس هم خیال کرد؛ فرق عظیم باشد، زیرا خیال مهندس به حقیقت نزدیکتر است، همچنین که آن طرف در عالمِ حقایق و دید، از دید تا دید فرقهاست، مالانهایه. پس آنچ میگویند هفتصد پرده است از ظلمت و هفتصد از نور هرچ عالم خیال است پردهٔ ظلمت است، و هرچ عالم حقایق است پردههای نورست. امّا میان پردههای ظلمت که خیال است هیچ فرق نتوان کردن و در نظر آوردن از غایت لطف، با وجود چنین فرق شگرف و ژرف در حقایق نیز نتوان آن فرق فهم کردن.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به تفاوت بین علوم مادی و معنوی اشاره دارد. علم مادی، مانند علم مهندسی، به تحصیل و کسب در دنیا مربوط میشود و تنها به مشاهده و خیال بستگی دارد. اما علم معنوی، مربوط به حقایق بعد از مرگ است و به درک عمیقتری از وجود و حقیقت مرتبط میشود. در اینجا علم مادی به عنوان علم ابدان و علم معنوی به عنوان علم ادیان توصیف شده است و بیان میشود که دیدن و فهمیدن واقعیات به نوعی فراتر از تصورات ذهنی است. همچنین اشاره به این نکته دارد که بین خیال و حقیقت تفاوتهای زیادی وجود دارد و در عالم حقایق نیز درک این تفاوتها دشوار است.
هوش مصنوعی: هر علمی که در زندگی دنیوی به دست میآید، به علم بدن مربوط میشود، و علمی که پس از مرگ حاصل میشود، به علم ادیان تعلق دارد. آگاهی از حقیقت «من هستم حقیقت» علم بدن است، و تبدیل شدن به آن، علم ادیان است. دیدن نور چراغ و آتش، علم بدن به حساب میآید، اما سوختن در آتش یا نور چراغ، علم ادیان است. هر آنچه که دیده میشود، علم ادیان است و هر دانشی، علم بدن است. میگویند تحقیق و دیدن حقیقت است، ولی باقی دانشها در دنیای خیال هستند. به عنوان مثال، یک مهندس طرحی برای ساخت مدرسهای میزند؛ هرچند که این طرح درست و منطقی باشد، اما در حقیقت، صرفاً خیال است. واقعیت زمانی است که آن مدرسه ساخته شود، و بین خیال و واقعیت تفاوتهای زیادی وجود دارد. خیال ابوبکر، عمر، عثمان و علی نیز در مقایسه با خیال صحابه دیگر متفاوت است. یک مهندس توانمند، در خیال، بنیاد خانهای را طراحی میکند و شخص غیرمهندس هم چنین خیالی دارد؛ اما بین این دو تفاوت عظیمی وجود دارد، زیرا خیال مهندس به حقیقت نزدیکتر است. این تفاوت در عالم حقایق و دید نیز وجود دارد، چرا که از دیدی به دید دیگر تفاوتهای زیادی وجود دارد. بر همین اساس، میگویند که هفتصد پرده از ظلمت و هفتصد پرده از نور وجود دارد؛ هر چیزی که در عالم خیال است، پردهای از ظلمت است و هر چیزی که در عالم حقایق وجود دارد، پردهای از نور است. اما در میان پردههای ظلمت و خیال، نمیتوان هیچ تفاوتی قائل شد و در نظر آورد که با وجود چنین تفاوت عمیق و واضحی در حقایق، درک آن تفاوت نیز ممکن نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.