صورت، فرع عشق آمد که بیعشق این صورت را قدر نبوَد. فرع آن باشد که بیاصل نتواند بودن پس اللّه را صورت نگویند چون صورت فرع باشد او را فرع نتوان گفتن. گفت که عشق نیز بیصورت متصوّر نیست و منعقد نیست پس فرع صورت باشد. گوییم چرا عشق متصوّر نیست بیصورت؟ بلک انگیزندهٔ صورت است صدهزار صورت از عشق انگیخته میشود هم ممثّل هم محقّق اگرچه نقش، بینقّاش نبوَد و نقّاش، بینقش نبود لیکن نقش فرع بود و نقّاش اصل. کَحَرَکَةِ اِلْاصْبَعِ مَعَ حَرَکَةِ الْخَاتَمِ تا عشقِ خانه نبوَد هیچ مهندس صورت و تصوّرِ خانه نکند و همچنین گندم سالی به نرخ زر است و سالی به نرخ خاک و صورت گندم همان است پس قدر و قیمتِ صورت گندم به عشق آمد. و همچنین آن هنر که تو طالب و عاشق آن باشی پیش تو آن قدر دارد و در دَوری که هنری را طالب نباشد هیچ آن هنر را نیاموزند و نورزند. گویند که عشق آخرِ افتقار است و احتیاج است به چیزی. پس احتیاج اصل باشد و محتاجٌ الیه فرع. گفتم آخر این سخن که میگویی از حاجت میگویی. آخر این سخن از حاجت تو هست شد که چون میل این سخن داشتی این سخن زاییده شد پس احتیاج مقدّم بود و این سخن ازو زایید. پس بی او احتیاج را وجود بود. پس عشق و احتیاج فرع او نباشد. گفت آخر مقصود از آن احتیاج این سخن بود پس مقصود فرع چون باشد؟ گفتم دائماً فرع مقصود باشد که مقصود از بیخ درخت فرع درخت است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن به بررسی رابطه عشق و صورت پرداخته شده است. نویسنده بیان میکند که عشق به تنهایی وجود ندارد و همیشه به صورت و جلوههایی متکی است. صورتها و اشکال مختلف از عشق ناشی میشوند و عشق همانند نقاشی است که بدون نقش نمیتواند وجود داشته باشد. همچنین اشاره میشود که عشق و احتیاج به یکدیگر وابستهاند و عشق به عنوان یک نیاز عمیق انسانی مطرح میشود. در نهایت، نویسنده تأکید میکند که احتیاج و عشق فرع بر اصل هستند و اصل همان حقیقتی است که این نیازها از آنجا زاده میشوند.
هوش مصنوعی: صورت، نمود عشق است و بدون عشق، ارزشی ندارد. فرع به اصل وابسته است و بدون اصل نمیتواند وجود داشته باشد. بنابراین، نمیتوان خداوند را فقط به صورت شناخت زیرا صورت فرع است و اصل نیست. عشق نیز بدون صورت قابل تصور و تحقق نیست و به نوعی، فرع صورت به حساب میآید. عشق باعث شکلگیری هزاران صورت میشود؛ اما همواره باید نقش و نقاش را در نظر داشت. نقاش بر نقش تقدم دارد، همانطور که حرکت انگشت با حرکت انگشتر ارتباط دارد. هیچ مهندسی نمیتواند بنایی را بدون عشق بنا کند. به همین ترتیب، قیمت و ارزش یک هنر بستگی به علاقه و عشق فرد به آن دارد. عشق به معنای وابستگی و نیاز به چیزی است. بنابراین، احتیاج اصل و عشق فرع به حساب میآید. اگرچه این نیاز به وجود عشق اشاره دارد، اما در واقع احتیاج است که برآمده از آن عشق است. در نهایت، مقصود همیشه فرع خواهد بود و هدف درخت از ریشهاش فرع درخت به حساب میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.