میفرمود که تاج الدّین قبایی را گفتند که «این دانشمندان در میان ما میآیند و خلق را در راه دین بیاعتقاد میکنند». گفت «نی ایشان میآیند میان ما و ما را بیاعتقاد میکنند و الّا ایشان حاشا که از ما باشند». مثلا سگی را طوق زرین پوشانیدی وی را با آن طوق سگ شکاری نخوانند؛ شکاریی معنی است درو خواه طوق زرین پوش، خواه پشمین. آن عالم به جبه و دستار نباشد، عالِمی هنری است در ذات وی که آن هنر اگر در قبا و عبا باشد تفاوت نکند؛ چنانک در زمان پیغمبر (صلی الله علیه و سلّم) قصد رهزنی دین میکردند و جامهٔ نماز میپوشیدند تا مقلّدی را در راه دین سست کنند زیرا آن را نتوانند کردن تا خود را از مسلمان نسازند واگرنی فرنگی یا جهودی طعن دین کند وی را کی شنوند؟ که فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّیْنَ اَلَّذِیْنَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُوْنَ اَلَّذِیْنَ هُمْ یُرَاؤُنَ وَ یَمْنَعُونَ الْمَاعُوْنَ سخن کلی این است: آن نور داری آدمیتی نداری آدمیتی طلب کن مقصود اینست باقی دراز کشیدن است. سخن را چون بسیار آرایش میکنند مقصود فراموش میشود. بقّالی زنی را دوست میداشت با کنیزکِ خاتون پیغامها کرد که من چنینم و چنانم و عاشقم و میسوزم و آرام ندارم و بر من ستمها میرود و دی چنین بودم و دوش بر من چنین گذشت قصّههای دراز فرو خواند کنیزک به خدمت خاتون آمد گفت: «بقال سلام میرساند و میگوید که بیا تا تو را چنین کنم و چنان کنم!» گفت «به این سردی؟» گفت: «او دراز گفت اما مقصود این بود!» اصل مقصود است باقی دردسر است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: نقل قولی از تاج الدین قبایی بیان شده که برخی دانشمندان در میان مردم میآیند و باعث بیاعتمادی به دین میشوند. او بر این باور است که این افراد هرگز نمیتوانند از ایشان باشند، و تشبیه میکند که حتی اگر سگی را با طوق زرینی بپوشانی، باز هم برای شکار مناسب نخواهد بود. به همین صورت، علم و فضیلت واقعی در ذات شخص نهفته است و به ظواهر لباس وابسته نیست.
او همچنین به زمان پیامبر اشاره میکند که برخی افراد با پوشیدن لباسهای مذهبی به قصد آسیب به دین آمده بودند. در نهایت، او میگوید که مهمترین چیز، داشتن نور و حقیقت در وجود آدمی است و نباید تنها به ظواهر پرداخت. داستانی از یک بقال و کنیزک به تصویر کشیده میشود که نشان میدهد گاه سخنان طولانی و زیبا ممکن است اصل مطلب را فراموش کند و فقط دردسرساز شود.
هوش مصنوعی: میفرمودند که تاج الدّین قبایی به کسانی که در مورد دانشمندان صحبت میکردند، گفت: «این افراد میان ما میآیند و مردم را به دین بیاعتقاد میکنند.» او پاسخ داد که «این افراد اگر بیایند و ما را بیاعتقاد کنند، از ما نیستند». مثالی زدند درباره سگی که طوق زرینی به گردن دارد، اما همچنان سگ باقی میماند و به عنوان سگ شکاری شناخته نمیشود. همچنین اشاره کردند که علمی که در ذات کسی وجود دارد، به لباس او بستگی ندارد. در زمان پیامبر (ص)، افرادی با لباسهای عبادت میآمدند تا ایمان مردم را سست کنند، زیرا نمیتوانستند خود را مسلمان نشان دهند. در نهایت میگوید که انسان باید به دنبال نور و حقیقت خود باشد و نه تنها به ظاهر و شیوایی کلام توجه کند. داستانی از یک بقال و کنیزک نقل میشود که نشان میدهد هدف و مقصود اصلی همیشه باید روشن باشد و زیبایی کلام نباید ما را دچار گمراهی کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.