چراغ انجمن علم و فضل زینالدین
که قدوه علما بود و زبده فضلا
فقید صاف ضمیزی که همچو آئینه بود
دلش ز صیقل انوار شرع عین صفا
زبسکه شوق لقای جناب باری داشت
نمود پیرهن تن بسان غنچه قبا
چو ذرهای که کند جای دربر خورشید
چو قطره که زند غوطه در دل دریا
غرض که طایر روحش گشود بال و پرید
ز الفت تن خاکی که بود جانفرسا
بوصل حضرت باری رسید حالش رست
بباغ خلد ازین خاکدان تنگ فضا
بگفت از پی تاریخ رحلتش مشتاق
به سوی بزم جنان رفت قدوه علما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف شخصیت زین الدین، عالم و فضیلتی برجسته میپردازد که همچون چراغی در علم و فضل درخشان بود. او به خاطر صفای دل و اشتیاقش به ملاقات با خداوند، به زیبایی توصیف شده است. روح او سرانجام از دنیای خاکی به عالم بالا پرواز میکند و به بهشت میپیوندد. شاعر با حسرت از فقدان او یاد میکند و به ارادت به او اشاره دارد.
هوش مصنوعی: چراغ محفل علم و دانش زینالدین است که الگوی دانشمندان و برترین افراد در علم و فضیلت بود.
هوش مصنوعی: آدمی که دلش همچون آینه صاف و روشن است، به واسطه نورهای معنوی و دستورهای دینی، خالص و پاک شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر شدید بودن عشق به ملاقات معشوق، آن شخص مانند غنچهای، لباس خود را به زیبایی و با شوق پوشیده است.
هوش مصنوعی: مانند ذرهای که در برابر خورشید قرار میگیرد و نمیتواند با آن مقایسه شود، یا مانند قطری که در دل دریا فرو میرود و ناپدید میشود، انسان نیز در مقیاس بزرگتر و قدرتهای عظیمتر گاهی احساس کوچک بودن و بیاهمیتی میکند.
هوش مصنوعی: هدف این است که روحش مانند پرندهای آزاد بال و پر گشود و از وابستگی به جسم خاکی که برایش سختیآور بود، رهایی یافت.
هوش مصنوعی: رسیدن او به درگاه پروردگارش باعث خوشحالیاش شد و از این دنیای تنگ و محدود به باغ بهشتی منتقل گردید.
هوش مصنوعی: او با شوق و اشتیاق به سوی بهشت رفت، در حالی که تاریخ وفاتش را به یاد میآورد و به عنوان الگویی برای دانشمندان شناخته میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به جمله خواهم یک ماهه بوسه از تو، بتا
به کیچ کیچ نخواهم که فام من توزی
دل مرا عجب آید همی ز کار هوا
که مشکبوی سلب شد ز مشکبوی صبا
ز رنگ و بوی همی دانم و ندانم از آنک
چنین هوا ز صبا گشت یا صبا ز هوا
درخت اگر عَلَم پرنیان گشاد رواست
[...]
بتی بروی چو لاله شکفته بر دیبا
تنم اسیر بلا کرد و دل اسیر هوا
دلم بصحبت او همچو پشت او شده راست
تنم ز فرقت او همچو زلف اوست دو تا
بدست دارد تیر و بغمزه دارد تیر
[...]
شب آمد و غم من گشت یک دو تا فردا
چگونه ده صد خواهد شد این عنا و بلا
چرا خورم غم فردا وزآن چه اندیشم
که نیست یک شب جان مرا امید بقا
چو شمع زارم و سوزان و هر شبی گویم
[...]
ایا ستارهٔ خوبان خَلُّخ و یغما
به دلبری دل ما را همی زنی یغما
چو تو نگار دل افروز نیست در خَلُّخ
چو تو سوار سرافراز نیست در یغما
غنوده همچو دل تنگ ماست دیدهٔ تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.