خضاب از خون عاشق کن نگاری کردهام پیدا
نگار سر و قد گلعذاری کردهام پیدا
بتی من جستهام کز چهرهاش پیداست نور حق
عجب آیینه و آیینهداری کردهام پیدا
به یک ابرش جهاندن شعله در هر خرمن اندازد
ز برق آتش عنان تر شهواری کردهام پیدا
خدنگ غمزه سرکش کردهای صیادوش شوخی
بت صیدافکن عاشق شکاری کردهام پیدا
سزد در داد اول بازم ار نقد دل و دین را
دغل دشمن حریف خوشقماری کردهام پیدا
کنار از بوالهوس جویی به عاشق مهربان خویی
به دشمن دشمنی با یار یاری کردهام پیدا
چه خواهم کرد مشتاق ار ببازم عشق با خوبان
خجسته شغلی و فرخنده کاری کردهام پیدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عشق و زیبایی میپردازد و از احساسات عمیق خود نسبت به معشوقش صحبت میکند. او عاشقانه میگوید که از خون عشق خود خضابی بر چهره نگار کرده و با او در زیباییهای عالم همصداست. معشوقش را به عنوان یک آینه نورانی توصیف میکند و با وجود ناراحتیها و غمهای عاشقانهاش، او همچنان در جستجوی زیبایی و عشق است. شاعر به تلاطم دلش و بازیهای قلبی با معشوق اشاره میکند و میگوید که حتی از دشمنیها و دشواریها هم به عشق خود دست نمیکشد. در نهایت، او با اشاره به شوق و آرزوهای عاشقانهاش، نشان میدهد که تلاش میکند تا در عشق خود پایدار و خوشحال باشد.
هوش مصنوعی: عاشق، خونش را به عنوان رنگ بر روی موهای آن محبوب ریخته است و من خود را به زیبایی و جمال او تشبیه کردهام.
هوش مصنوعی: شخصی را یافتهام که نور حقیقت در چهرهاش آشکار است. شگفتانگیز است که من خودم نیز به آینهداری و نمایش این روشنایی پرداختهام.
هوش مصنوعی: در هر کجا که آتش شعله بزند، به مانند ابر میتواند از خود نشانهای بر جای بگذارد. من هم به نوعی در این موقعیت قرار گرفتهام که احساساتی درونم پیدا شده است.
هوش مصنوعی: عشق و زیباییات مانند تیر غمزۀ دلرباست، و من که صیاد شوق و عشق هستم، با شوخی و فریب تو به دام افتادهام. همچنان که شکارچی، هدفش را میشناسد و برای به دست آوردن آن تلاش میکند.
هوش مصنوعی: اگر در ابتدا در امور عدالت و انصاف، خود را فریب بدهم و مانند یک حریف ماهر، با نقشهکشیدن دل و دین خودم را به بازی بگیرم، سزاوار این است که این کار را کنم.
هوش مصنوعی: در کنار افرادی که به دنیا و بندگی خود مشغولند، به دنبال عاشقانی با دل مهربان هستم. با دشمنان، به دشمنی پرداختهام، اما به دوستان، یاری دادهام و این خصیصههای من مشخص و آشکار هستند.
هوش مصنوعی: اگر در طلب عشق به خوبیها و زیبا رویان شکست بخورم، چه کنیم؟ من کار نیکو و خوشی انجام دادهام که مشخص است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دل از گلعذاری خارخاری کردهام پیدا
بحمدالله نیم بیکار کاری کردهام پیدا
درین گلشن چو گلبن از جفای گردش گردون
بسی خون خوردهام تا گلعذاری کردهام پیدا
به خون دیده و دل کردهام صید سگ کویش
[...]
من از رغم غزالی شهسواری کردهام پیدا
شکاری کردهام گم جان شکاری کردهام پیدا
زلیخا طلعتی را راندهام از شهر بند دل
به مصر دلبری یوسف عذاری کردهام پیدا
زمام ناقه محمل نشینی دادهام از کف
[...]
دگر ای هم نشینان خار خاری کرده ام پیدا
عجب نازک نهالی، گلعذاری کرده ام پیدا
درون غنچه دل خارخاری کردهام پیدا
همانا باز عشق گلعذاری کردهام پیدا
به لب سرچشمه نوشی به قد سرو قباپوشی
به تن شایسته بوس و کناری کردهام پیدا
ننازم چون به نقش پای او کآمد به بالینم
[...]
بیا ساقی شراب خوشگواری کردهام پیدا
شراب خوشگوار بیخماری کردهام پیدا
ز رنج باده دوشین حریف ار دردسر دارد
به میخانه حریف میگساری کردهام پیدا
شکست ار تار مطرب یا که مزمارش نمیخواند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.