گنجور

 
محتشم کاشانی

آن ابر عطا که حاتمش کرده سجود

پیوسته چو بسته بر رخ مادر جود

ناچار ما چار شدیم از کرمش

راضی و ازو نیامد آن هم به وجود

 
sunny dark_mode