باز طوفان اجل نابود ساخت
گوهری از قلزم ز خار علم
باز دست مرگ بیهنگام کند
میوهای بایسته از اشجار علم
آن که در طفلی ز استعداد ذات
بود پیدا در رخش آثار علم
وانکه در مهد از جبینش مینمود
جوهر خالص گران مقدار علم
سعد اصغر آن که سعد اکبرش
میستود از پرتو انوار علم
بود آن گلدسته چون از نازکی
زیب گلزار طراوت بار علم
رفت و گفت از بهر تاریخش خرد
آه از آن گلدسته بازار علم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مرگ ناگهانی یک فرد بااستعداد و باعلم اشاره میکند. او به توصیف ویژگیهای برجسته این فرد میپردازد که از دوران کودکیش نشاندهنده استعداد و علمش بوده است. شاعر از زیبایی و نازکی او مانند گلها صحبت میکند و در نهایت با حسرت از رفتن او و تاثیرش بر جامعه علمی سخن میگوید. این شعر به غم از دست رفتن یک شخصیت فاخر علمی و انسانی و تأثیر آن در تاریخ علم اشاره دارد.
هوش مصنوعی: طوفان مرگ دوباره بر جایگاهی بزرگ و با ارزش تأثیر گذاشت و آن را از دل دریا به حیات علمی تبدیل کرد.
هوش مصنوعی: دست مرگ ناگهانی میتواند میوهای شایسته را از درختان دانش و علم بگیرد و از بین ببرد.
هوش مصنوعی: کسی که از همان بچگی استعداد و نبوغش دیده میشود، در چهرهاش نشانههای دانایی و علم خود را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: کسی که از همان کودکی با چهرهاش نشان میداد که دارای دانش ارزشمندی است.
هوش مصنوعی: سعد کوچک، کسی است که سعد بزرگ را به خاطر نور علمش ستایش میکند.
هوش مصنوعی: این گلدسته به زیبایی و نازکی گلهایی در باغ، مانند علامتی پرچمدار و سرشار از طراوت و علم است.
هوش مصنوعی: رفت و گفت به خاطر تاریخ خود، افسوس به آن مجموعه گلهایی که در بازار علم وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.