باز ای دل شورانگیز رو سوی کسی داری
چشم از همه پوشیده بر روی کسی داری
ای آتش دل با آن کز دست تو میسوزم
چون از تو کنم شکوه تو خوی کسی داری
هر گل که به باغ آید میبویم و میگویم
در پای تو میرم من تو بوی کسی داری
ای دل ز سجود تو محراب به تنگ آید
ورنه نظر رگویا ابروی کسی داری
بگسل ز من ای عاقل ورنه نفسی دیگر
زنجیر جنون بر پا از موی کسی داری
ای محتشم ار دهرت همسایه مجنون کرد
خوش باش که جا در عشق پهلوی کسی داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلبستگی شدید شاعر به محبوبش است. شاعر از دل شورو هیجان خود میگوید که تنها به سوی محبوبش مینگرد و چشم از دیگران پوشیده است. او از آتش عشقش رنج میبرد و میخواهد در مورد آن صحبت کند، اما میبیند که محبوبش به دیگری توجه دارد. همچنین، شاعر به زیبایی و عطر گلها اشاره میکند و میگوید که عشقش باعث میشود تا در پای محبوبش رنج ببرد. در نهایت، او به جنون و عشق اشاره کرده و میگوید که حتی اگر دیگران او را مجنون بدانند، خوشحال است که عشق در دلش وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای دل شاداب و پرشور، به سوی کسی برو که نگاهت را از همه دیگران گرفتهای و به روی او خیره شدهای.
هوش مصنوعی: ای آتش دل که به خاطر تو در عذابم، وقتی از تو شکایت میکنم، شبیه تو درددار و بیچارهام.
هوش مصنوعی: هر گلی که به باغ میآید را بو میزنم و به خودم میگویم که با بوی تو همراه هستم و به یاد تو میافتم.
هوش مصنوعی: ای دل، اگر تو سجده کنی، محل عبادت هم به تنگ میآید. اما اگر به ابروی کسی نگاه کنی، به قدری زیباست که سخنگو میشود.
هوش مصنوعی: از من جدا شو ای عاقل، وگرنه دوباره دچار جنون میشوم، چون تو با موی کسی مرا به زنجیر کشیدهای.
هوش مصنوعی: ای محتشم، اگر دوران تو همسایهٔ مجنون شده و دیوانهات کرده، نگران نباش و خوشحال باش که در عشق، جایی در کنارهٔ کسی داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.