آزردهام به شکوه دل دلستان خود
کو تیغ که انتقام کشم از زبان خود
تیغ زبان برو چو کشیدم سرم مباد
چون لاله گر زبان نکشم از دهان خود
انگیختم غباری و آزردمش به جان
خاکم به سر ببین که چه کردم به جان خود
از غصهٔ درشتی خود با سگان او
خواهم به سنگ نرم کنم استخوان خود
جلاد مرگ گیرد اگر آستین من
بهتر که او براندم از آستان خود
خود را به بزمش ارفکنم بعد قتل من
مشکل که بگذرد ز سر پاسبان خود
بر آتشم نشاند و ز خاطر برون نکرد
آن حرفها که ساخته خاطر نشان خود
دایم به زود رنجی او داشتم گمان
کردم یقین به یک سخن آخر گمان خود
شک نیست محتشم که به این جرم میکنند
ما را سگان یار برون از میان خود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس آزردگی و دلخوری خود نسبت به محبوبش سخن میگوید. او به این فکر میکند که چگونه میتواند انتقام خود را از زبان محبوب بگیرد و از دردهایی که به او وارد شده، بگوید. او به شدت متاثر است و از غمی که بر دلش نشسته، به سگان خودی اشاره میکند که به او نَفَس میزنند. شاعر به این موضوع میپردازد که حتی اگر به مرگ نزدیک شود، ترجیح میدهد که از محبوبش جدا نشود. او به تنگناهایی که از سخنان محبوبش به دست آورده، اشاره میکند و نگران است که دیگر نتواند از او دلخوشی بیابد. در نهایت، او به وضعیت خود و جایگاهش در این داستان عاطفی اشاره میکند و از بیوفایی و ظلم زمانه نسبت به خود گلایه میکند.
هوش مصنوعی: من از دلگیر بودن خود به شدت ناراحتم و به دنبال راهی هستم تا با استفاده از کلماتم پاسخ دلم را بدهم و انتقام بگیرم.
هوش مصنوعی: زمانی که زبانم را همچون شمشیری بر میکشم، نگذارید سرم به باد برود؛ زیرا اگر زبانم را از دهانم بیرون نکشم، مثل لاله، دچار پژمردگی خواهم شد.
هوش مصنوعی: من با قلبی پر از اندوه و غم، به خاطر یک موضوع کوچک، آشفته و نگران شدم و به خاک سر خاک خود نگاه کن که چه نتیجهای برایم داشته است.
هوش مصنوعی: از غصه و درد بزرگی که دارم، تصمیم دارم با سگان او، استخوان خود را به شکل نرمتری درآورم.
هوش مصنوعی: اگر مرگ به سراغم بیاید و گریبانم را بگیرد، بهتر است که او را از درِ خود دور کنم.
هوش مصنوعی: من خود را به میخانهاش میرسانم، اما بعد از این که کشته شوم، دشوار است که پاسبانم از سرش بگذرد.
هوش مصنوعی: او آتشی در قلبم روشن کرد و نتوانست ذهنم را از آن حرفهایی که به خاطر سپردم، دور کند.
هوش مصنوعی: همیشه به خاطر یک رفتار زود رنج او ناراحت بودم و گمان میکردم که با گفتن یک جمله، همه چیز مشخص و ثابت خواهد شد.
هوش مصنوعی: شکلی وجود ندارد که محتشم، ما را به خاطر این گناه از جمع خود جدا میکند و سگان یار در این بیرون ما را تحقیر میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.