گنجور

 
غروی اصفهانی

ای مرهم سینۀ خستۀ ما

وی مونس قلب شکستۀ ما

ما بلبل شورانگیز توایم

ای تازه گل نو رستۀ ما

در نغمه گری دستان تواند

در گلشن وحدت دستۀ ما

پیوسته بود با نفخۀ صور

این زمزمۀ پیوستۀ ما

برخاسته تا افق گردون

فریاد ز بخت نشستۀ ما

کی حلقه شود در گردن یار

این دست بگردن بستۀ ما

از مفتقر این غوغا چه عجب

وز این غزل برجستۀ ما

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
شمارهٔ ۳ به خوانش حمیدرضا محمدی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم