خواجه ابوالقاسم ای بزرگ اصیل
غم معشوقه هیچ کمتر هست
هستی آگه ز حال کآن خاتون
جز تو آنجاش یار دیگر هست
در وفای تو گر خورد سوگند
که نخورده ست . . . باور هست
شادی وصل او که خواهی یافت
با غم هجر او برابر هست
راههایی که او زند بر چنگ
یاد داری و هیچت از بر هست
برد خواهیش هیچ راه آورد
زین معانیت هیچ در سر هست
آمدن در خورت نبود اینجا
بازگشتنت هیچ در خور هست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از خواجه ابوالقاسم به احساس غم و عشق اشاره دارد. شاعر در آن به عشق معشوقهاش و درد فراق او پرداخته و میگوید که غم عشقش کمتر از شادی وصالش نیست. او همچنین به وفای خود نسبت به معشوقه اشاره میکند و بیان میکند که با وجود سوگند وفاداری، در دلش باورهای دیگری وجود دارد. در نهایت، شاعر اشاره میکند که بازگشت معشوق به او مناسب نیست و در این مکان جایگاهی ندارد.
هوش مصنوعی: خواجه ابوالقاسم، ای بزرگ و اصیل، غم و اندوه ناشی از جدایی معشوقه کمتر از آن چیزی است که تصور میشود.
هوش مصنوعی: هستی از حال تو آگاه است و میداند که آن خانم جز تو در آنجا یاری دیگر دارد.
هوش مصنوعی: اگر کسی به وفای تو قسم بخورد که چنین وفایی در کار نبوده، من این را باور نمیکنم.
هوش مصنوعی: اگر به شادی و لذت رسیدن به معشوق فکر کنی، باید بدانی که این شادی به اندازه غم و اندوهی که از دوری او احساس میکنی، ارزشمند است.
هوش مصنوعی: راههایی که او در میان میگذارد، به یاد داشته باش و بدان که هیچیک از آنها فراموش نخواهد شد.
هوش مصنوعی: درخواست تو هیچ جایی برای من ندارد و از این موضوع هیچ چیزی در فکر من وجود ندارد.
هوش مصنوعی: بازگشت تو به اینجا مناسب نیست، چون اصلاً جای تو اینجا نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون مرا اندرین سفر که رهست
زر و جو هست و عیسی و خر هست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.