تا خیال نقطه خالت سواد چشم ماست
خاک پایت مردم چشم مرا چون تو توتیاست
حاجت کحل الجواهر نیست آنکس را که نیست
سرمه از گرد ره توسن که نور چشم ماست
تا گل رخسار تو بشکفت در باغ وجود
عشقبازان را چو بلبل کار با برگ و نواست
تا به طاق ابرویت آورده ام روی نیاز
می نپندازم نمازم اندر این قبله رو است
نافه آهوی چینی کو به زلفت دم زند
نیست آهویی مر او را، زانکه در اصلش خطاست
جعد مرغولت که در هر بند او صد حلقه است
دام دلهای اسیران گرفتار بلاست
هر که در کوی تو بویی برد، از عالم گذشت
هر که از دردت نصیبی یافت، فارغ از دواست
جام می از دست هشیاران مجلس تیره گشت
مفردی از خود گذشته دردی آشامی کجاست؟
بی رخ و زلف سیاهش از هواداری خویش
خسرو دلخسته را همدم به روز و شب صباست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق است. شاعر به توصیف احساسات عمیق خود نسبت به محبوبش میپردازد و اشاره میکند که حضور او برایش بسیار ارزشمند و مقدس است. تاکیدی بر بینظیری و جذابیت محبوبش دارد و بیان میکند که عشق به او فراتر از هر حسی است. همچنین به تضاد بین عشق و درد اشاره میکند و نشان میدهد که هر کسی که از زیبایی و محبت محبوب بویی برده باشد، دیگر به هیچ چیز دیگری نیاز ندارد. به طور کلی، شعر نمایانگر شوق و دلبستگی شاعر به معشوق و تأثیر عمیق او بر زندگی اوست.
هوش مصنوعی: تصور هالهای که دور چهرهات است، مانند لطافت و زیبایی چشمان من است. خاک پای تو برای من به اندازه توت شیرین و دلنشین است.
هوش مصنوعی: نیازی به داشتن جواهرات نیست برای کسی که سرمه (کحل) دوستش را پیدا نکرده است؛ چرا که توسن (اسب) تو، نور چشم ماست.
هوش مصنوعی: تا زمانی که گل زیبا و رخسار تو در باغ وجود شکوفا میشود، عاشقان مانند بلبلان در حال سر و صدا و نوا هستند و مشغول به عشق و جوانهزنیاند.
هوش مصنوعی: من تا به حال برای جلب توجه تو به ابرویت آمدهام و نیازم را به تو نشان میدهم. در این حالت، نمازم را در این سمت به جا میآورم.
هوش مصنوعی: ناقهای که به زلف تو دم میزند، مانند آهوی چینی است که وجود ندارد. زیرا اصل این کار نادرست است.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و پیچیدگی موهای یک مرغول اشاره دارد که به مانند دامی عمل میکند و دلهای کسانی که در جستجوی عشق و احساسات هستند را به خود جلب میکند. به عبارت دیگر، موهای زیبا و جعدار او، باعث اسارت دلهای کسانی میشود که در مشکلات و بلاها گرفتارند.
هوش مصنوعی: هر کسی که از عشق و زیبایی تو بهرهای برد، به همه چیز پشت پا میزند و از دنیا جدا میشود. و هر کسی که از درد تو چیزی به دست آورد، دیگر نیازی به درمان و مداوا ندارد.
هوش مصنوعی: جامی که در دست افرادی با درک و فهم قرار داشت، اکنون تیره و تار شده است. این سوال مطرح است که کجا میتوانیم درد و رنجی را پیدا کنیم که ما را از خودمان جدا کرده باشد؟
هوش مصنوعی: چهره و موهای سیاه او نیست، اما هواداری او برای خسرو دلbroken، مثل صبای روز و شب است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یافت از یزدان ملک سلطان به شادی هرچه خواست
روز شادی روز ما سلطان دین سلطان ماست
بند شاهی کرد محکم راه دولت کرد پاک
چشم عالم کرد روشن کار گیتی کرد راست
وقت وقت رامش است و روز روز عشرت است
[...]
آن شنیدستی که روزی زیرکی با ابلهی
گفت کین والی شهر ما گدایی بیحیاست
گفت چون باشد گدا آن کز کلاهش تکمهای
صد چو ما را روزها بل سالها برگ و نواست
گفتش ای مسکین غلط اینک از اینجا کردهای
[...]
شاه را تاج ثنا دادم نخواهم بازخواست
شه مرا نانی که داد ار باز میخواهد رواست
شاه تاج یک دو کشور داشت لیک از لفظ من
تاجدار هفت کشور شد به تاجی کز ثناست
شه مرا نان داد و من جان دادمش یعنی سخن
[...]
یارب این مائیم و این صدر رفیع مصطفاست
یارب این مائیم و این فرق عزیز مجتباست
یارب این مائیم و این روی زمین یثرب است
کاسمان را هفت پشت از رشک یک رویش دوتاست
خوابگاه مصطفی و کعبه مان از پیش و پس
[...]
خوش ولایت ها که در تحتِ امورِ اولیاست
مصرِ استغنا و رومِ فقر و بغدادِ رضاست
بخشِ ایران قسمِ عشق و قسم توران بخش عقل
در میان آمویِ حکمت هم روان و هم رواست
هم خراسانِ سلامت هم عراق عافیت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.