نه دست رسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
در دل غم تو کنم خزینه
گر یک دل و گر هزار دارم
این خسته دل چو موی باریک
از زلف تو یادگار دارم
من کانده تو کشیده باشم
اندوه زمانه خار دارم
در آب دو دیده از تو غرقم
و امید لب و کنار دارم
دل بردی و تن زدی، همین بود
من باز بسی شمار دارم
دشنام همی دهد به خسرو
من با دو لب تو کار دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دوری معشوق و تحمل درد و غم ناشی از انتظار او سخن میگوید. او هیچ دسترسی به یار ندارد و طاقت انتظارش نیز تمام شده است. احساس غم او بسیار عمیق است و حتی با وجود اینکه ممکن است یک دل یا هزار دل داشته باشد، همواره غم معشوق را در دل خود نگهداری میکند. شاعر به یاد زلف معشوق است و احساس میکند که زمانه به او فشار میآورد. او در عین حال امید دارد که دوباره به معشوقش برسد، ولی این موضوع برای او سخت و دشوار است. در پایان، او به دشنامهایی که میشنود اشاره میکند و نشان میدهد که همواره درگیر عشق و کار با معشوق است.
هوش مصنوعی: نه میتوانم به یارم برسم و نه میتوانم به انتظار او صبر کنم.
هوش مصنوعی: من هر چیزی که از تو به من برسد، به خاطر چرخش روزگار تحمل میکنم.
هوش مصنوعی: اگر یک دل داشته باشم یا هزار دل، همه را برای نگهداری غم تو در قلبم میگذارم.
هوش مصنوعی: من یک دل شکسته دارم که مثل موی نازکی، یاد تو را در خود دارد.
هوش مصنوعی: اگر به درد و رنج زمانه دچار شوم، باید با خارهای سختی که در زندگی دارم کنار بیایم.
هوش مصنوعی: در دل من دو چشمانت مانند آب غرق شدهاند و من به لب و کنارت امیدوارم.
هوش مصنوعی: تو قلب مرا بردی و از من دور شدی، اما من همچنان از تو یادهای زیادی دارم.
هوش مصنوعی: دشنام به شاه من میدهد اما من فقط با تو کار دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بنگر که چه روزگار دارم
کان چهره چون نگار دارم
در دل غم و غم سگال سوزم
در بر می و می گسار دارم
نشگفت که باغ وار خندم
[...]
من با تو هزار کار دارم
جانی ز تو بی قرار دارم
شبهای وصال میشمردم
تا حاصل روزگار دارم
گفتی که فراق نیز بشمر
[...]
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
در راه غمت کنم هزینه
[...]
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
در دل غم تو کنم خزینه
[...]
امشب سر وصل یار دارم
کز هجر دلی فگار دارم
سرمست دو چشم آن نگارین
وز باده ی او خمار دارم
وز خون دو دیده در غم او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.