خبری یافتم از یار مپرسید ز من
تا نیارید بر من خبر دار و رسن
خبر دار و رسن رابت منصور بود
خبر رایت و منصور بود قلب شکن
خبری یافته ام از گل و از باد بهار
خبر من برسانید به مرغان چمن
خبر مرغ چمن باغ و گلستان باشد
خبر باغ و گلستان چه کند دفع حزن
خبری یافتم از نکهت پیراهن دوست
به خطا چند دوید از پی آهوی ختن
خبر نکهت جانان چه بود مژده جان
مژده جان چه بود صحبت عقل و دل و تن
خبری یافتم ای جوهری از معدن لعل
تو چرا میروی از بهر عقیقی به یمن
خبر معدن لعل آن لب شیرین باشد
لب شیرین ببرد تلخی غمها ز دهن
خبری یافتم از دولت وصلت بنوی
تو کجا میروی از بهر اویسی بقرن
خبر وصل بتی مژد: آن دوست کمال
ختم شد نه آن روی بوجه احسن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از احوالات و اخبار مختلف سخن میگوید، از جمله خبر از یار و عشق، طبیعت و گلها، و زیباییهای زندگی. او به زیباییهای وجود و احساساتش اشاره میکند و میخواهد این اخبار را به دیگران برساند. همچنین از دلتنگی و شادیهایی که از عشق حاصل میشود، یاد میکند و در نهایت به ارزش و زیبایی وصل و ارتباط با معشوق میپردازد. در این بین، اشارهای به تلخیها و غمها نیز دارد که با خبرهای شیرین عشق و زیبایی قابل تحملتر میشود.
هوش مصنوعی: من از یارم خبری دارم، اما از من نپرسید، چون نمیخواهم شما را از حقیقت آگاه کنم و باری بر دوش من بگذارید.
هوش مصنوعی: خبر داشته باش که حامی تو منصور است و نشانههای پیروزی و قدرت او در دلهاست.
هوش مصنوعی: من از زیباییهای بهار و شکوفهها خبر دارم، پس لطفاً این پیام را به پرندگان فضای سبز برسانید.
هوش مصنوعی: خبر خوش از مرغ چمن و گلستان میرسد، ولی این خبر چه کار میتواند با غم و اندوه انسان کند؟
هوش مصنوعی: من خبری از عطر دلپذیر پیراهن محبوبم به گوشم رسید، و به اشتباه مدتی را به دنبال آهوی ختن دویدم.
هوش مصنوعی: خبر خوشی از محبوب به ما رسیده است. این مژدهای است برای جان، که خبرها از دل و عقل و جسم ما در این لحظه به هم پیوستهاند.
هوش مصنوعی: من خبر خوشی از گوهری از معدن لعل تو شنیدم، اما چرا به دنبال سنگ عقیقی به یمن میروی؟
هوش مصنوعی: خبر وجود آن لب شیرین مانند معدن لعل است، زیرا لب شیرین میتواند تلخیهای غم را از دهان انسان بیرون کند.
هوش مصنوعی: من خبری از خوشبختی وصال دریافت کردهام، حالا تو بگو که به کجا میروی برای اویسی که در روزگارش منحصربهفرد است.
هوش مصنوعی: خبر از وصال معشوقی رسید که آن دوست به تمام کمالات خود دست یافت، نه آنکه فقط زیبایی ظاهری داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا بپوشید بلؤلؤی ثمین باغ سمن
از گل سرخ بیاقوت بیاراست چمن
همه کهسار عقیق است و همه دشت گهر
هر دو را گشته طراز از عدن و کان یمن
گل خندان شده در بستان چون روی صنم
[...]
حاجب بوم جوانمرد بسیم و زر و زن
گز ره حکم و تواضع بدهان و گردن
یکمنی خورد همی سیکی و سیلی ده من
ببد خلق همه عمر به پیوست سخن
سگ خشم و خر شهوت که زبونگیری نیست
تیز دندانتر از این هر دو در این خاک کهن
نفس من کو ملک مملکت شخص منست
هر دو را سخرهٔ خود کرده به تادیب سخن
ترک و تازیک شما جمله سگانند و خران
[...]
آن به حق خواجه و مخدوم ولی نعمت من
آرزوی دل و اقبال حسین بن حسن
آن به حق خواجه و مخدوم ولی نعمت من
آرزوی دل و اقبال حسین بن حسن
آن به حق خواجه و مخدوم ولی نعمت من
[...]
جان حیوان که ندیده است به جز کاه و عطن
شد ز تبدیل خدا لایق گلزار فطن
نوبهاری است خدا را جز از این فصل بهار
که در او مرده نماند وثنی و نه وثن
ز نسیمش شود آن جغد به از باز سپید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.